پاسخ اجمالی:
مشكلات فراوان مردم در زندگی صنعتی به خاطر عوامل بسياري چون: عدم توازن رشد سطح تكنيك و صنعت با رشد اخلاقى، احساس بيهودگي، افزايش برخوردها و اصطكاك منافع، گسترش درگيري هاى اجتماعى و وسايل ناسالم هیجان زا و یا مخدّر است كه موجب اضطراب و افسردگي شده است. در اين ميان، «دعا» باعث رفع نگرانی و اضطراب می شود؛ چرا كه دعا علاوه بر تکامل اخلاقی و عاطفی، باعث رشد روح اجتماعی، کم شدن برخوردهای غیر عادلانه و امید در زندگی می شود.
پاسخ تفصیلی:
زندگى انسان هيچ گاه از ناملايمات خالى نبوده و هم اكنون نيز نيست؛ بلكه شواهد و قراينى در دست داريم كه حجم مشكلات روانى با پيشرفت تمدّن صنعتى، افزايش چشمگيرى پيدا كرده است كه علل عمده آن را مى توان در چند امر خلاصه كرد:
1. عدم توازن ترقّى سطح تكنيك و صنعت با ترقّى رشد اخلاقى، كه سرچشمه انواع تهاجم هاى اجتماعى، اقتصادى و نظامى است و نتيجه آن، حكومتِ اصلِ «همه چيز براى من» به جاى «همه چيز براى همه» و انواع انحصارطلبي هاى فردى و دسته جمعى و غصب و تجاوز به حقوق ديگران خواهد بود.
2. احساس بيهودگى، پوچى و بى روح بودن زندگى به خاطر اين كه هدف هايى كه جوامع مادّى كنونى براى زندگى ترسيم مى كنند، نمى تواند با ارزش وجودى انسان هماهنگ باشد و انسان در برابر از دست دادن تدريجى همه قوا و سرمايه هاى وجودى خود، معادلى نمي يابد كه گمشده خود را در آن بجويد و به همين جهت فكر مى كند، بيهوده مى پوسد و به هدر مى رود.
3. افزايش برخوردها و اصطكاك منافع، گسترش درگيري هاى اجتماعى، نگراني هاى حاصل از تخلّفها، پيمان شكنيها، شكستها و ناكاميها، خود عامل مهمّ ديگرى براى اين اضطرابهاست.
4. وسايل ناسالم «هيجان زا» و يا «مخدّر» كه به عنوان وسايل سرگرمى مورد بهره بردارى ـ آن هم به گونه نامحدود و بدون هر گونه قيد و شرط ـ قرار مى گيرد، از عوامل مهمّ بروز روزافزون اين اضطرابهاست.
سرعت تحوّلات اجتماعى و جهانى كه گاهى حوادث يك قرن را در يك سال يا يك ماه آشكار مى سازد نيز به اين عوامل دامن زده و آنها را متراكم تر و حادتر مى كند، به طورى كه اعصاب انسانِ عصرِ ما در زير بار سنگين اضطراب و نگرانى آشفته مى شود و از آن جا كه نگرانيها سرچشمه حالت «غمزدگى» است كه مى گويند عامل 75 درصد خودكشيها و بسيارى از بيماري هاى روانى محسوب مى شوند، دعا اثر عميقى در زدودن اضطراب دارد؛ زيرا از يك سو سبب رشد اخلاقى و توازن تكامل هاى مادّى با تكامل هاى اخلاقى و عاطفى مى گردد و از سوى ديگر ـ با توجّه به اين كه يكى از عوامل تأثير دعا، دعا براى ديگران است ـ روح اجتماعى را جانشين انحصارطلبي هاى فردى مى سازد و به خاطر توجّه به يك مبدأ بى پايان، ازلى و ابدى كه سرچشمه همه نيكيهاست و زندگى عالى تر و برترى كه در پرتو ارتباط با او در خود مى بيند، احساس بيهودگى و پوچى را از خود دور ساخته و براى زندگى، هدفى بزرگ مى يابد.
از سوى سوّم، برخوردهاى نامناسب و غير عادلانه را تقليل مى دهد و از سوى چهارم، به خاطر يافتن تكيه گاه نيرومندى مافوق خود، ناراحتي هاى ناشى از شكستها را از خود دور مى سازد و براى تجديد فعّاليّت و پيروزى بر مشكلات، توان و نيرو گرفته و به آينده اميدوار مى شود.
خوب است آن چه را كه در استدلال هاى بالا آورديم، به زبان ديگرى از گفته هاى يكى از روانشناسان و اطبّاى معروف معاصر بشنويم؛ او در كتاب هاى خود كه تحت عنوان «نيايش»(1) و «راه و رسم زندگى» نگاشته، چنين مى نويسد: «هنگامى كه كلماتِ منطقى، براى اميدوارى نمى توان يافت، «نيايش» انسان را اميدوار مى كند و قدرت ايستادگى در برابر حوادث بزرگ را به او مى دهد».(2) «نيايش را نبايد با مُرفين هم رديف دانست؛ زيرا نيايش در همان حال كه آرامش را پديد آورده است به طور كامل و صحيحى در فعّاليّت هاى مغزى انسانى نوعى شكفتگى و انبساط باطنى ايجاد كرده و گاه قهرمانى و دلاورى را تحريك مى كند».(3) «نيايش و دعا تمرينى براى پيدايش يك زمينه كاملاً لازم روحى به شمار مى رود و احساس عرفانى و احساس اخلاقى را همراه با هم تقويت مى كند. در چهره كسانى كه به نيايش مى پردازند تا حدود زيادى حسّ وظيفه شناسى، قِلّت حسد و شرارت، و تا حدودى حسّ نيكى و خيرخواهى نسبت به ديگران ديده مى شود».(4) «اجتماعاتى كه نياز به نيايش را در خود كُشته اند، در اكثر موارد از فساد و زوال، مصون نخواهند ماند».(5)
از مجموع آن چه در بالا گفته شد، اثر دعا و نيايش در رفع اضطراب هاى درونى، شكفتگى و انبساط باطنى، ايجاد روح تحرّك و جنبش، بالا بردن سطح احساس عاطفى و مبارزه با فساد و زوال اجتماعى از نظر يك دانشمند بزرگ روشن مى گردد. نامبرده مطلب را از اين بالاتر برده و معتقد است كه نيايش حتّى در وضع جسمانى به طرز خارق العاده مشهود است، آن جا كه مى گويد: «نتايج نيايش را با علم نيز مى توان دريافت؛ زيرا نيايش نه تنها بر روى حالات عاطفى بلكه بر كيفيّات بدنى نيز اثر مى گذارد و گاهى در چند لحظه يا چند روز، بيمارى جسمى را بهبودى مى بخشد!».(6)،(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.