خداوند دستورها و برنامه هائى براى سعادت و آزادى و تکامل و خوشبختى و آسایش انسانها طرح کرده است، و پیامبران خود را موظف ساخته که این دستورها را به مردم ابلاغ کنند، حال اگر فرد یا جمعیتى ابلاغ این فرمانها را مزاحم منافع پست خود ببینند، و بر سر راه دعوت انبیاء موانعى ایجاد نمایند، آنها حق دارند نخست از طرق مسالمت آمیز، و اگر ممکن نشد با توسل به زور این موانع را از سر راه دعوت خود بردارند، و آزادى تبلیغ را براى خود کسب کنند.
به عبارت دیگر: مردم در همه اجتماعات این حق را دارند که نداى منادیان راه حق را بشنوند، و در قبول دعوت آنها آزاد باشند، حال اگر کسانى بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صداى منادیان راه خدا به گوش جان آنها برسد، و از قید اسارت و بردگى فکرى و اجتماعى آزاد گردند، طرفداران این برنامه ها حق دارند براى فراهم ساختن این آزادى از هر وسیله اى استفاده کنند، و از اینجا ضرورت «جهادهاى ابتدائى» در اسلام و سایر ادیان آسمانى روشن مى گردد.
همچنین اگر کسانى مؤمنان را تحت فشار قرار دهند که به آئین سابق بازگردند، براى رفع این فشار نیز از هر وسیله اى مى توان استفاده کرد.