47 ـ چگونه پیامبر (ص) امّى بود؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
180 پرسش و پاسخ
46 ـ حقیقت اسرارآمیز وحى چیست؟48 ـ آیا معراج جسمانى بود یا روحانى؟

درباره مفهوم «امى»، سه احتمال معروف وجود دارد، نخست اینکه به معنى درس نخوانده است، دوم اینکه به معنى کسى است که در سرزمین مکّه تولد یافته و از مکه برخاسته است، سوم به معنى کسى است که از میان امت و توده مردم قیام کرده است، ولى معروفتر از همه تفسیر اول است که با موارد استعمال این کلمه نیز سازگارتر مى باشد، و همانگونه که گفتیم ممکن است هر سه معنى باهم مراد باشد.

در اینکه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به مکتب نرفت و خط ننوشت، در میان مورخان بحثى نیست و قرآن نیز صریحاً در آیه 48 سوره عنکبوت درباره وضع پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت مى گوید: «و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب ولا تخطه بیمینک اذاً لارتاب المبطلون:» «پیش از این نه کتابى مى خواندى و نه با دست خود چیزى مى نوشتى تا موجب تردید دشمنانى که مى خواهند سخنان ترا ابطال کنند گردد».

اصولاً در محیط حجاز به اندازه اى باسواد کم بود که افراد باسواد کاملاً معروف و شناخته شده بودند، در مکه که مرکز حجاز محسوب مى شد تعداد کسانى که از مردان مى توانستند بخوانند و بنویسند از 17 نفر تجاوز نمى کرد و از زنان تنها یک زن بود که سواد خواندن و نوشتن داشت(1).

مسلماً در چنین محیطى اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزد معلمى خواندن و نوشتن را آموخته بود کاملاً معروف و مشهور مى شد. و به فرض اینکه نبوتش را نپذیریم او چگونه مى توانست با صراحت در کتاب خویش این موضوع را نفى کند؟ آیا مردم به او اعتراض نمى کردند که درس خواندن تو مسلم است، این قرینه روشنى بر امى بودن او است.

و در هرحال وجود این صفت در پیامبر(صلى الله علیه وآله) تأکیدى در زمینه نبوت او بود تا هرگونه احتمالى جز ارتباط به خداوند و جهان ماوراء طبیعت در زمینه دعوت او منتفى گردد.

این در مورد دوران قبل از نبوت و اما پس از بعثت نیز در هیچیک از تواریخ نقل نشده است که او خواندن و نوشتن را از کسى فرا گرفته باشد، بنابراین به همان حال امّى بودن تا پایان عمر باقى ماند.

ولى اشتباه بزرگى که باید در اینجا از آن اجتناب کرد این است که درس نخواندن غیر از بى سواد بودن است و کسانى که کلمه «امّى» را به معنى «بى سواد» تفسیر مى کنند، گویا توجه به این تفاوت ندارند.

هیچ مانعى ندارد که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به تعلیم الهى، «خواندن» یا «خواندن و نوشتن» را بداند، بى آنکه نزد انسانى فرا گرفته باشد، زیرا چنین اطلاعى بدون تردید از کمالات انسانى است و مکمّل مقام نبوت است.

شاهد این سخن آن است که در روایاتى که از امامان اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى توانست بخواند و یا هم توانائى خواندن داشت و هم توانائى نوشتن(2).

امّا براى اینکه جائى براى کوچکترین تردید براى دعوت او نماند از این توانائى استفاده نمى کرد.

و اینکه بعضى گفته اند توانائى بر خواندن و نوشتن، کمالى محسوب نمى شود، بلکه این دو علم کلیدى براى رسیدن به کمالات علمى هستند نه علم واقعى و کمال حقیقى، پاسخش در خودش نهفته است، زیرا آگاهى از وسیله کمالات، خود نیز کمالى است روشن.

و اما اینکه بعضى تصور کرده اند که آیه دوم سوره جمعه «یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة» و آیات دیگرى که به این مضمون است، دلیل بر آن است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرآن را از روى نوشته بر مردم مى خواند کاملاً اشتباه است، زیرا تلاوت هم به خواندن از روى نوشته گفته مى شود و هم به خواندن از حفظ، کسانى که قرآن یا اشعار یا ادعیه را از حفظ مى خوانند، تعبیر به تلاوت در مورد آنها بسیار فراوان است.(3)


1 ـ فتوح البلدان بلاذرى ط مصر صفحه 459.

2 ـ تفسیر برهان جلد چهارم صفحه 332 ذیل آیات اول سوره جمعه.

3 ـ تفسیر نمونه 6/400

46 ـ حقیقت اسرارآمیز وحى چیست؟48 ـ آیا معراج جسمانى بود یا روحانى؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma