76 ـ امامت چیست؟ و آیا از اصول است یا فروع؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
180 پرسش و پاسخ
75 ـ چرا دادن قرآن به کفار حرام است؟77 ـ بحث امامت از چه زمانى آغاز شد؟

در مورد تعریف امامت، اختلاف نظر زیادى وجود دارد، و باید هم وجود داشته باشد، چرا که امامت از نظر گروهى (شیعه و پیروان مکتب اهلبیت ((علیهم السلام))) از اصول دین و ریشه هاى اعتقادى است، در حالى که از نظر گروه دیگر (اهل سنت) جزء فروع دین و دستورات عملى محسوب مى شود.

بدیهى است این دو گروه به مسأله امامت یکسان نمى نگرند و طبیعى است که تعریف واحدى نیز ندارند.

به همین دلیل مى بینیم یک دانشمند سنى امامت را چنین تعریف مى کند:

اَلاِمامَة رِئاسَة عامّةٌ فى اُمُورِ الدِّینِ وَالدُّنْیا، خَلافَة عَنِ النَّبى (صلى الله علیه وآله): «امامت ریاست و سرپرستى عمومى در امور دین و دنیا به عنوان جانشینى از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است».(1)

مطابق این تعریف، امامت یک مسؤولیت ظاهرى در حد ریاست حکومت است، منتها حکومتى که شکل دینى دارد، و عنوان جانشینى پیامبر (صلى الله علیه وآله) (جانشینى و نیابت در امر حکومت) را به خود گرفته است و طبعاً چنین امامى مى تواند از سوى مردم برگزیده شود.

بعضى نیز امامت را به معنى «جانشینى یک شخص از پیامبر (صلى الله علیه وآله) در برپاداشتن احکام شرع و پاسدارى از حوزه دین بطورى که اطاعت او بر همه امت واجب باشد» دانسته اند.(2)

این تعریف تفاوت چندانى با تعریف اول ندارد، و همان مفهوم و محتوا، و همان آثار را، در بر دارد.

ابن خلدون در مقدمه معروفش بر تاریخ، نیز همین معنى را دنبال کرده است(3)شیخ مفید در «اوائل المقالات» در بحث عصمت چنین مى گوید: «امامانى که جانشینان پیامبران در اجراى احکام و اقامه حدود و حفظ شریعت و تربیت مردمند معصوم (از گناه و خطا) هستند، همچون معصوم بودن انبیاء».(4)

مطابق این تعریف که با اعتقاد پیروان مکتب اهلبیت هماهنگ است امامت چیزى فراتر از ریاست و حکومت بر مردم مى باشد، بلکه تمام وظایف انبیاء (بجز در یافت وحى و آنچه شبیه آن است) براى امامان ثابت است و به همین دلیل شرط عصمت که در انبیاء مى باشد در امام نیز هست. (دقت کنید)

از این رو در شرح احقاق الحق، امامت در نزد شیعه چنین تعریف شده هِىَ مَنْصَب اِلهى حائِز لِجَمیعِ الشُّؤون الْکَریمَة وَالْفَضائِل اِلاّ النُّبُوَّة وَ ما یُلازِم تِلْکَ الْمَرْتَبَةِ السّامِیَه: «امامت یک منصب الهى و خدادادى است که تمام شئون والا و فضایل را در بر دارد جز نبوت و آنچه لازمه آن است».(5)

مطابق این تعریف، امام از سوى خداوند و به وسیله پیامبر (صلى الله علیه وآله)تعیین مى شود، و همان فضایل و امتیازات پیامبر (صلى الله علیه وآله) را (جز مقام نبوت) دارد، و کار او منحصر به حکومت دینى نیست.

به همین دلیل اعتقاد به امامت جزئى از اصول دین محسوب مى شود، نه یکى از فروع دین و وظایف عملى.

آیا امامت از اصول است یا از فروع؟

از آنچه در بحث قبل گفته شد پاسخ این سؤال روشن است، زیرا دیدگاهها در مسأله امامت مختلف مى باشد، «فضل بن روزبهان» از علماى متعصب اهل سنت نویسنده «نهج الحق» که «احقاق الحق» پاسخى بر آن است، چنین مى گوید: «مبحث امامت نزد اشاعره از اصول دینى و اعتقادى نیست، بلکه نزد آنان از فروع متعلق به افعال مکلفین است».(6)

سایر فرق اهل سنت نیز از این نظر تفاوتى با اشاعره ندارند، چرا که همه آن را یکى از وظایف عملى مى شمرند که به خود مردم واگذار شده است.

تنها شیعه و پیروان مکتب اهلبیت ((علیهم السلام)) و افراد کمى از اهل سنت مانند قاضى بیضاوى، و جمعى از پیروان او، آن را از اصول دین شمرده اند.(7)

دلیل آن نیز روشن است، زیرا امامت نزد آنان یک منصب الهى است که باید از سوى خدا تعیین شود، و یکى از شرایط اصلى آن معصوم بودن است که هیچ کس جز خدا از آن آگاه نیست، و اعتقاد به امامان، همانند اعتقاد به پیامبر (صلى الله علیه وآله) که پایه گذار اصلى شریعت است، لازم مى باشد، ولى با این حال این سخن به آن معنى نیست که امامیه مخالفان خود را در امامت کافر بدانند، بلکه آنها تمام فرق مسلمین را مسلمان مى شمرند و همچون یک برادر اسلامى به آنها نگاه مى کنند، هر چند عقیده آنها را در مسأله امامت نمى پذیرند، از این رو گاهى اصول پنجگانه دین را به دو بخش تقسیم کرده سه اصل نخستین، یعنى اعتقاد به خدا، و پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)، و معاد را، اصول دین، و اعتقاد به امامت امامان، و مسأله عدل الهى را اصول مذهب مى دانند.

این سخن را با حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) که الهام بخش پیروان مکتب اهلبیت ((علیهم السلام)) در مسأله امامت است پایان مى دهیم.

«امامت زمام دین و نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزت مؤمنان است، امامت اساس اسلام بارور، و شاخه بلند آن است، با امام، نماز و زکات و روزه و حج و جهاد کامل مى شود، و اموال بیت المال و انفاق به نیازمندان فراوان مى گردد، و اجراى حدود و احکام، و حفظ مرزها و جوانب کشور اسلام به وسیله امام صورت مى گیرد.

امام، حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام مى شمرد (و تحقق مى بخشد) و حدود الهى را بر پا مى دارد، و از دین خدا دفاع مى کند، و به سوى راه پروردگارش به وسیله دانش و اندرز نیکو و دلیل رسا و محکم دعوت مى کند».(8) (9)

 


1 ـ شرح تجرید قوشچى، صفحه 472.

2 ـ شرح قدیم تجرید از شمس الدین اصفهانى اشعرى (بنا به نقل توضیح المراد تعلیقه بر شرح تجرید عقاید، تألیف سید هاشم حسینى تهرانى، صفحه 672.

3 ـ مقدمه ابن خلدون، صفحه 191.

4 ـ اوائل المقالات، صفحه 74، چاپ مکتبة الداورى.

5 ـ احقاق الحق ، جلد2، صفحه 300 (پاورقى یک).

6 ـ احقاق الحق، جلد 2 صفحه 294 ـ دلائل الصدق، جلد 2 صفحه 4.

7 ـ دلائل الصدق، جلد2، صفحه 8.

8 ـ اصول کافى جلد 1 صفحه 200

9 ـ تفسیر پیام قرآن 9/18

75 ـ چرا دادن قرآن به کفار حرام است؟77 ـ بحث امامت از چه زمانى آغاز شد؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma