45 ـ نبوت و امامت در خردسالى چگونه ممکن است؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
180 پرسش و پاسخ
44 ـ فرق نبوت، امامت و رسالت چیست؟46 ـ حقیقت اسرارآمیز وحى چیست؟

در آیه 12 سوره مریم مى خوانیم «یا یحیى خذِ الکتاب بقوّة وآتیناه الحکم صبّیا»

«اى یحیى! کتاب خدا را با قوّت بگیر و ما فرمان نبوت (و عقل کافى) را در کودکى به او دادیم»

در اینجا این سؤال مطرح مى شود که چگونه ممکن است انسانى در کودکى به مقام نبوّت و یا امامت برسد؟

درست است که دوران شکوفائى عقل انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد ولى مى دانیم همیشه در انسانها افراد استثنائى وجود داشته اند، چه مانعى دارد که خداوند این دوران را براى بعضى از بندگانش به خاطر مصالحى فشرده تر کند و در سالهاى کمترى خلاصه نماید، همانگونه که براى سخن گفتن معمولاً گذشتن یکى دو سال از تولد لازم است در حالى که مى دانیم حضرت مسیح (علیه السلام) در همان روزهاى نخستین زبان به سخن گشود، آنهم سخنى بسیار پرمحتوا که طبق روال عادى در شأن انسانهاى بزرگسال بود.

از اینجا روشن مى شود اشکالى که پاره اى از افراد به بعضى از ائمه شیعه کرده اند که چرا بعضى از آنها در سنین کم به مقام امامت رسیدند نادرست است.

در روایتى از یکى از یاران امام جواد محمّد بن على النقى (علیه السلام) به نام على بن اسباط مى خوانیم که مى گوید به خدمت او رسیدم (در حالى که سن امام کم بود) من درست به قامت او خیره شدم تا به ذهن خویش بسپارم و به هنگامى که به مصر بازمى گردم کمّ و کیف مطلب را براى یاران نقل کنم، درست در همین هنگام که در چنین فکرى بودم آن حضرت نشست (گوئى تمام فکر مرا خوانده بود) رو به سوى من کرد و گفت: اى على بن اسباط! خداوند کارى را که در مسأله امامت کرده همانند کارى است که در نبوت کرده است، گاه مى فرماید: «وآتیناه الحکم صبیاً» «ما به یحیى در کودکى فرمان نبوت و عقل و درایت دادیم» و گاه درباره انسانها مى فرماید «حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة...» «هنگامى که انسان به حد بلوغ کامل به چهل سال رسید...» بنابراین همانگونه که ممکن است خداوند حکمت را به انسانى در کودکى بدهد در قدرت او است که آن را در چهل سال بدهد(1).

ضمناً این آیه پاسخ دندان شکنى است براى خرده گیرانى که مى گویند على (علیه السلام)نخستین کسى نبود که از میان مردان به پیامبر(صلى الله علیه وآله)ایمان آورد، چرا که در آن روز کودک ده ساله بود و ایمان کودک ده ساله پذیرفته نیست.

ذکر این نکته نیز در اینجا بى مناسبت نیست که در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) مى خوانیم که جمعى از کودکان در زمان کودکى حضرت یحیى به سراغش آمدند و گفتند اذهب بنا نلعب: «بیا برویم و با هم بازى کنیم»! او در جواب فرمود: ماللعب خلقنا: «ما براى بازى کردن آفریده نشده ایم» اینجا است که خداوند درباره او فرمود «وَآتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً»(2)

البته باید توجه داشت منظور از «لعب» در اینجا سرگرمیهاى بیهوده و به تعبیر دیگر بیهوده گرائى است، اما گاه مى شود لعب و بازى هدفى را تعقیب مى کند، هدفى منطقى و عقلانى، مسلماً اینگونه بازیها از این حکم مستثنى(3)

 

 


1 ـ نورالثقلین جلد 3 صفحه 325

2 ـ نورالثقلین جلد 3 صفحه 325.

3 ـ تفسیر نمونه 13/27

44 ـ فرق نبوت، امامت و رسالت چیست؟46 ـ حقیقت اسرارآمیز وحى چیست؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma