59 ـ آیاامکان نسیان وفراموشى درانبیاء باعصمت آنان سازگاراست؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
180 پرسش و پاسخ
58 ـ چگونه بین آیات و روایاتى که بعضى علم غیب را از غیر خدا نفى و بعضى اثبات مى کنند جمع کنیم؟60 ـ روح القدس کیست؟

از آیات متعددى در سوره کهف استفاده مى شود که موسى گرفتار فراموشکارى شد در یکجا مى فرماید: هنگامى که آن دو (موسى و دوست همسفرش) به محل تلاقى دو دریا رسیدند ماهى خود را (که براى تغذیه آورده بودند) فراموش کردند، و ماهى، راه خود را در پیش گرفت و رفت»! «فَلَمّا بَلَغا مَجْمَعَ بَیْنِهِما نَسِیا حُوتَهُما فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِى الْبَحْرِ سَرَباً» (کهف 61) بنابر این فراموشى به هر دو دست داد.

و در دو آیه بعد از آن، از زبان دوست موسى نقل مى کند «من ماهى را فراموش کردم، و فقط شیطان بود که یاد آن را از خاطر من برد» «فَاِنِّى نَسِیتُ الْحُوتَ وَما اَنْسانِیهُ اِلاَّ الشَّیْطانُ اَنْ اَذْکُرَهُ» (کهف 63).

اگر دوست او یوشع بن نون بوده ـ همان گونه که در میان مفسران مشهور است ـ و در آن حال پیامبر بوده معلوم مى شود نسیان و فراموشکارى براى پیامبران جایز است.

و باز در چند آیه بعد، از قول موسى (علیه السلام) مى خوانیم هنگامى که آن مرد الهى (خضر) را ملاقات کرد با او عهد کرد که از اسرار اعمالش سؤالى نکند تا خودش توضیح دهد، ولى موسى بار اول فراموش کرد، زیرا هنگامى که خضر، آن کشتى سالم را سوراخ کرد بانگ اعتراض موسى بلند شد که چرا چنین مى کنى، و هنگامى که خضر پیمانش را به او یادآورى نمود گفت: «مرا به خاطر این فراموشکارى مؤاخذه مکن» «قالَ لاتُؤاخِذْنِى بِما نَسِیتُ» (کهف 73) و این مسأله براى بار دوم و سوم نیز تکرار شد.

آیا از مجموع این آیات استفاده نمى شود که امکان نسیان و فراموشى براى پیامبران وجود دارد؟ و آیا یکى از شاخه هاى عصمت مصونیت از نسیان و خطا نیست؟

 

در جواب این سؤال، مفسران طرق مختلفى را پیموده اند: بعضى گفته اند «نسیان» گاهى به معنى ترک نمودن چیزى است، هر چند آن را فراموش نکرده باشد، همان گونه که در داستان حضرت آدم مى خوانیم وَلَقَدْ عَهِدْنا اِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ... «ما با آدم عهد و پیمان بستیم و او فراموش کرد» (طه 115).

مسلماً آدم پیمان الهى را در مورد نخوردن از درخت ممنوع، فراموش نکرده بود، ولى چون نسبت به آن بى اعتنائى کرد تعبیر به فراموش شده است.

بعضى نیز گفته اند «نسیان کننده» در حقیقت، دوست همراه موسى (علیه السلام) بود، نه موسى، و پیامبر بودن او مسلّم نیست، حدّاقل از نظر آیات قرآن، چنین چیزى ثابت نیست، در آیات مورد بحث مى خوانیم که دوست موسى (علیه السلام) افتادن ماهى به دریا و زنده شدن و حرکت او را دیده بود، و تصمیم داشت این مسأله را با موسى (علیه السلام) در میان بگذارد، ولى فراموش کرد، بنابر این فراموش کننده، تنها او بوده است، زیرا او این صحنه را مشاهده کرد، و اگر در جمله «نسیا» به هر دو نسبت داده شده، از قبیل نسبت دادن کار فرد به گروه است، که بسیار رایج مى باشد.

و اگر گفته شود چگونه ممکن است مسأله اى به این مهمى به فراموشى سپرده شود، در پاسخ مى گوییم دوست موسى (علیه السلام)، معجزاتى مهمتر از آن دیده بود، بعلاوه آنها در این سفر استثنائى، به دنبال مسأله مهمترى بودند که به خاطر آن فراموش کردن این صحنه جاى تعجّب نیست.

و این که فراموشى مزبور به شیطان نسبت داده شده ممکن است به خاطر این باشد که جریان زنده شدن ماهى، ارتباط نزدیکى با پیدا کردن آن مرد عالم داشت که بنا بود، موسى (علیه السلام) از علم او بهره بگیرد، و از آنجا که شیطان کارش اغواگرى است و مى خواهد هیچ کس به هدف مقدسش نرسد، یا دیرتر برسد، این فراموشى را در ذهن «دوست موسى» (علیه السلام) به وجود آورد.

در بعضى از روایات از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نقل شده است که هنگامى که ماهى حرکت کرد و به دریا افتاد و راه خود را پیش گرفت و رفت، موسى (علیه السلام) در خواب بوده، و دوستش (که این ماجرا را دیده بود) نخواست موسى (علیه السلام) را از خواب بیدار کند و ماجرا را بگوید، و بعد از بیداریش، فراموش کرد جریان را به او بازگو کند، و لذا یک شبانه روز دیگر به راه خود ادامه دادند، سپس دوست موسى (علیه السلام) ماجرا را به خاطر آورد و بازگو کرد، ناچار آنها به مکان اوّل که ماهى در آب افتاده بود، بازگشتند.(1)

بعضى نیز گفته اند که پیامبران در برابر نسیان و فراموشى معصومند، اما نسیانهایى که به نوعى با دعوت آنها ارتباط داشته باشد، ولى نسیان در یک کار عادى روزانه که هیچ ارتباطى با مسأله وحى و نبوّت و تعلیم و تربیت و تبلیغ ندارد، بلکه عدم ارتباط آن را همه مى دانند، لطمه اى به مقام عصمت انبیاء نمى زند و نسیانى که در آیات بالا آمده است از همین قبیل است.(2)

 

 


1 ـ تفسیر مراغى، جلد 15، صفحه 174.

2 ـ تفسیر پیام قرآن 7/126.

58 ـ چگونه بین آیات و روایاتى که بعضى علم غیب را از غیر خدا نفى و بعضى اثبات مى کنند جمع کنیم؟60 ـ روح القدس کیست؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma