95 ـ آیا دنیا و آخرت باهم تضاد دارند؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
180 پرسش و پاسخ
94 ـ عالم برزخ چیست و زندگى برزخى چگونه است؟96 ـ آیا مخترعان و مکتشفان پاداش الهى دارند؟

در آیات بسیارى، مدح و تمجید از دنیا یا امکانات مادى آن شده است:

در بعضى از آیات، مال به عنوان خیر، معرفى شده (سوره بقره آیه 180).

و در بسیارى از آیات، مواهب مادى تحت عنوان فضل خدا آمده است وابتغوا من فضل الله (سوره جمعه آیه 10).

در جاى دیگر مى فرماید «همه نعمتهاى روى زمین را براى شما آفریده است» خلق لکم ما فى الارض جمیعاً (بقره ـ 29).

و در بسیارى از آیات آنها را تحت عنوان سخرلکم (آنها را مسخّر شما گردانید) ذکر کرده که اگر بخواهیم همه آیاتى را که در رابطه با محترم شمردن امکانات مادى این جهان است جمع آورى کنیم، مجموعه قابل ملاحظه اى خواهد شد.

ولى با اینهمه اهمیتى که به مواهب و نعمتهاى مادى داده شده، تعبیراتى که قویّاً آنرا تحقیر مى کند در آیات قرآن به چشم مى خورد.

در یکجا آن را عرض و متاع فانى مى شمرد تبتغون عرض الحیوة الدنیا (نساء ـ 94).

و در جاى دیگر آنرا مایه غرور و غفلت مى شمرد و ما الحیوة الدنیا الا متاع الغرور(سوره حدید آیه 20).

و در مورد دیگر آن را وسیله سرگرمى و بازیچه شمرده و ما هذه الحیوة الدنیا الا لهو و لعب (عنکبوت 64).

و در جائى دیگر مایه غفلت از یاد خدا رجال لاتلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر الله (نور ـ 37).

این تعبیرات دوگانه عیناً در روایات اسلامى نیز دیده مى شود:

از یکسو دنیا، مزرعه آخرت، تجارتخانه مردان خدا، مسجد دوستان حق، محل هبوط وحى پروردگار، سراى موعظه و پند، شمرده شده (مسجد احباء الله و مصلى ملائکة الله و مهبط وحى الله و متجر اولیاء الله)(1).

و از سوى دیگر مایه غفلت و بى خبرى از یاد خدا و متاع غرور و مانند آن.

آیا این دو گروه از آیات و روایات باهم تضاد دارند؟

پاسخ این سؤال را در خود قرآن مى توان یافت.

چرا که آنجا که از دنیا و مواهبش نکوهش مى کند، کسانى را مى گوید که این زندگى تنها هدفشان را تشکیل مى دهد، در سوره نجم آیه 29 مى خوانیم ولم یرد الاالحیوة الدنیا «کسانى که جز زندگى دنیا را نخواهند».

به تعبیر دیگر سخن از کسانى است که آخرت را به دنیا مى فروشند و براى رسیدن به مادیات از هیچ خلافکارى و جنایتى ابا ندارند.

در سوره توبه آیه 38 مى خوانیم ارضیتم بالحیوة الدنیا من الاخرة: «آیا راضى شدید که زندگى دنیا را به جاى آخرت بپذیرید»؟!

آیات مورد بحث، خود شاهد این مدعا است، آنجا که مى گوید: من کان یرید العاجلة... یعنى تنها هدفشان همین زندگى زودگذر مادى است.

اصولاً تعبیر به «مزرعه» و یا «متجر» (تجارتخانه) و مانند آن خود شاهد زنده اى براى این موضوع است.

کوتاه سخن اینکه مواهب جهان مادى که همه از نعمتهاى خدا است و حتماً وجودش در نظام خلقت لازم بوده و هست اگر به عنوان وسیله اى براى رسیدن به سعادت و تکامل معنوى انسان مورد بهره بردارى قرار گیرد از هر نظر قابل تحسین است.

واما اگر به عنوان یک هدف و نه وسیله مورد توجه قرار گیرد و از ارزشهاى معنوى و انسانى بریده شود که در این هنگام طبعاً مایه غرور و غفلت و طغیان و سرکشى و ظلم و بیدادگرى خواهد بود، در خور هرگونه نکوهش و مذمت است.

و چه زیبا فرموده است على(علیه السلام) در آن گفتار کوتاه و پرمغزش: من ابصر بها بصّرته و من ابصر الیها اعمته: «آنکس که با چشم بصیرت به آن بنگرد (و آنرا وسیله بینائى قرار دهد) دنیا به او آگاهى مى بخشد، و آنکس که به خود آن نگاه کند دنیا او را نابینا خواهد کرد»(2).

در حقیقت تفاوت میان دنیاى مذموم و ممدوح، همان چیزى است که از «الیها» و «بها» استفاده مى شود که اولى هدف را مى رساند و دومى وسیله را(3)

اسلام به عنوان یک وسیله مؤثر و کارساز روى ثروت تکیه مى کند در آیه 180 سوره بقره از «مال» تعبیر به «خیر» شده است.

و در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: نعم العون الدنیا على طلب الاخرة: «دنیا کمک خوبى است براى رسیدن به آخرت»(4).

آیات سوره قصص که شدیدترین مذمت را از قارون ثروتمند مغرور مى کند شاهد گویائى بر این موضوع است، منتها اسلام ثروتى را مى پسندد که به وسیله آن «ابتغاء دار آخرت» و طلب سراى دیگر شود، چنانکه دانشمندان بنى اسرائیل به قارون گفتند: وابتغ فیما آتاک الله الدار الاخرة.

اسلام ثروتى را مى پسندد که در آن «احسن کما احسن الله الیک» و نیکى به همگان باشد.

اسلام ثروتى را مدح مى کند که در آن لاتنس نصیبک من الدنیا تحقق یابد

بالاخره اسلام ثروتى را خواهان است که مایه فساد در زمین و فراموش کردن ارزشهاى انسانى و گرفتار شدن در مسابقه جنون آمیز «تکاثر» نگردد، و انسان را به «خود برتر بینى» و «تحقیر دیگران» و حتى رویا روئى با پیامبر خدا نکشاند.

وسیله اى باشد براى استفاده همگان، براى پرکردن خلأهاى موجود اقتصادى، براى مرهم نهادن بر زخمهاى جانکاه محرومان، و براى رسیدن به نیازها و مشکلات مستضعفان.

علاقه به چنین ثروتى با چنین هدفهاى مقدسى علاقه به دنیا نیست، علاقه به آخرت است، چنانکه در حدیثى مى خوانیم یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) خدمتش آمد و شکایت کرد که ما دنبال دنیا هستیم و به آن علاقمندیم (از این مى ترسیم که دنیا پرست باشیم).

امام (که پاکى و تقواى آن مرد را مى دانست) فرمود: با این ثروت دنیا چه مى خواهى انجام دهى؟ در پاسخ عرض کرد: هزینه خود و خانواده ام را تهیه کنم، و به خویشاوندانم کمک نمایم، در راه خدا انفاق کنم، و حج و عمره بجا آورم امام فرمود: لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الاخرة: «این، دنیا طلبى نیست این طلب آخرت است»(5)

و از اینجا فاسد بودن عقیده دو گروه: گروهى از مسلمان نماهاى بیخبر از تعلیمات اسلام که اسلام را حامى مستکبران معرفى مى کنند و گروهى از دشمنان مغرض که مى خواهند چهره اسلام را دگرگون نشان داده و آن را ضد ثروت و طرفدار فقر نشان دهند، روشن مى شود.

اصولا یک ملت فقیر، نمى تواند آزاد و سربلند زندگى کند.

فقر وسیله وابستگى است.

فقر مایه روسیاهى در دنیا و آخرت است.

و فقر انسان را به گناه و آلودگى دعوت مى کند.

همانگونه که در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: غنى یحجزک عن الظلم خیر من فقر یحملک على الاثم: «بى نیازى که تو را از تجاوز به حق دیگران باز دارد از فقرى که تو را وادار به گناه کند بهتر است»(6).

جوامع اسلامى باید بکوشند هر چه بیشتر، غنى و بى نیاز گردند، به مرحله خود کفائى برسند و روى پاى خود بایستند و شرف و عزت و استقلال خود را بر اثر فقر، فداى وابستگى به دیگران نکنند و بدانند خط اصیل اسلام این است.(7)


1 ـ نهج البلاغه کلمات قصار جمله 131.

2 ـ نهج البلاغه خطبه 82.

3 ـ تفسیر نمونه 12/67

4 ـ «وسائل الشیعه» ج 12 ص 17 (حدیث 5 از باب 16 از ابواب مقدمات تجارت).

5 ـ «وسائل الشیعه» ج 12 ص 19 (حدیث 3 از باب 7 از ابواب مقدمات التجارة).

6 ـ «وسائل الشیعه» ج 12 صفحه 17 (حدیث 7 از باب 6 از ابواب مقدمات التجارة).

7 ـ تفسیر نمونه 16/174

94 ـ عالم برزخ چیست و زندگى برزخى چگونه است؟96 ـ آیا مخترعان و مکتشفان پاداش الهى دارند؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma