رازدارى و افشاء سرّ

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد ۳
طرق درمانپیامدهاى رازدارى و افشاى اسرار

این مسأله در حقیقت بحث هاى گذشته را تکمیل مى کند، یا به تعبیر دیگر مى توان رازدارى و افشاء سرّ را به عنوان یک فضیلت و رذیله اخلاقى به طور مستقل مورد توجه قرار داد و مى توان آن را از شاخه هاى مسأله تجسّس درباره اسرار دیگران به حساب آورد.

به هر حال در تعریف رازدارى چنین مى توان گفت، بسیارى از مردم رازهایى اعم از خوب و بد دارند که اگر افشا شود زیان مى بینند. مثلا شخص آبرومندى بر اثر وسوسه هاى شیطان مرتکب گناه بزرگ مخفیانه اى شده، و فرد یا افراد خاصى به عللى از آن آگاه شده اند اگر این راز بر ملا شود شخصیت اجتماعى او سقوط مى کند، لذا از آن چند نفر خواهش مى کند راز او را مستور دارند.

با این که کار خیرى از او سرزده که اگر فاش شود و مردم به مقامات عالى او پى برند ممکن است بر سر زبان ها بیفتد و از او تعریف و تمجید کنند و قصد خالص او مشوب شود، و یا گرفتار عجب و غرور گردد، لذا از فرد یا افرادى که از آن باخبر شده اند، تقاضا مى کند راز او را مکتوم دارند.

با این که اقدام به یک کار مهم اقتصادى کرده که اگر رقیبان; باخبر شوند منافع مادى او به خطر مى افتد، از کسانى که آگاه شده اند تقاضا مى کند راز او را مکتوم دارند.

بنابراین مسأله رازدارى تنها مربوط به گناهان و رذائل اخلاقى نیست بلکه گاهى مربوط به فضائل معنوى یا منافع مهم و مثبت مادى است، و در یک کلمه رازدارى مربوط به اسرارى است که فاش شدن آن سبب ضرر و زیان صاحب آن مى شود. خواه مربوط به شخص خاصى باشد و یا مربوط به جامعه اسلامى باشد و صاحبان راز در واقع مردمند.

در آیات قرآن مجید، چیزى که صریحاً دلالت بر لزوم رازدارى و زشتى افشاء سرّ باشد نیافتیم، البته تعبیر به سرّ در قرآن مجید فراوان است ولى هیچ کدام مربوط به بحث ما نیست بلکه غالباً از آگاهى خداوند به همه اسرار و رازها خبر مى دهد. و به تعبیر دیگر گویاى گسترش علم اللّه است، و متأسفانه بعضى از نویسندگان بدون توجه به محتواى این آیات آن را در مسأله رازدارى آورده اند.

اما در آیات قرآن تعبیرات دیگرى دیده مى شود که (نه به دلالت صریح مطابقى و تضمنى بلکه به دلالت التزامى) از فضیلت رازدارى و زشتى افشاء سرّ خبر مى دهد، از جمله:

1ـ در آیه 16 سوره توبه مى خوانیم: «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤمِنینَ وَلیْجَةً وَاللّهُ خَبِیرُ بِما تَعْمَلُونَ; آیا گمان کردید که (به حال خود) رها مى شوید، در حالى که هنوز آنها که از شما جهاد کردند، و غیر از خدا و رسولش را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند (از دیگران) مشخص نشده اند (باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا شود) و خداوند به آنچه عمل مى کنید آگاه است».

این آیه مى گوید مسلمانان اسرار خود را به کسانى بگویند که مطمئن به حفظ آن باشند نه به افراد نامطمئنى که افشاء سرّ مى کنند. مفهوم این سخن آن است که رازدارى فضیلت است، و افشاء سرّ از رذائل محسوب مى شود.

2ـ در آیه 118 آل عمران نیز مى خوانیم: «یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِن دُونِکُمْ لایَأْلُونَکُمْ خَبالا; اى کسانى که ایمان آورده اید محرم اسرارى از غیر خودتان انتخاب نکنید، آنها از هرگونه شرّ و فسادى درباره شما کوتاهى نمى کنند».

بطانه تقریباً مفهومى همانند ولیجه دارد، و هر دو به معنى محرم اسرار است. و این که خداوند همه مؤمنان را مخاطب ساخته و مى گوید غیر مسلمانان (مخلص و مؤمن) را محرم سرّ خود ندانید، در واقع اشاره اى به لزوم حفظ اسرار و نکوهش از افشاء سرّ دارد، منتها این آیه و آیه قبل ناظر به اسرار شخصى نیست بلکه نظر به اسرار جامعه اسلامى دارد که افشاى آن ضربه اى به مسلمین وارد مى کند.

گاه تصور مى شود که آیه 83 سوره نساء (وَ اِذا جائَهُمْ اَمُرٌ مِنَ الاَْمْنِ اَوِ الخَوفِ اِذا عَوابِهِ) در این آیه خداوند از منافقان، یا بعضى از افراد ضعیف الایمان نکوهش مى کند که آنها هنگامى که سخنى درباره پیروزى یا شکست گروهى از مسلمین به آنها مى رسد زود آن را پخش مى کنند.

ولى ذیل آیه نشان مى دهد که این آیه ناظر به پخش شایعات بى اساس یا مشکوک است نه پخش اسرار، چون مى فرماید: اگر آنها به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اولى الامر (بزرگانى که قدرت تشخیص کافى دارند) مراجعه کنند از ریشه هاى مسائل آگاه خواهند شد (و بیهوده دست به پخش شایعات نمى زنند).

تعبیر به امن و خوف که در آیه آمده اشاره به این است گاهى به دشمن شایعاتى مربوط به پیروزى مسلمین منتشر مى کرد تا آنها را در امر جهاد سست کند، و گاه شایعاتى درباره شکست آنها، تا آنان را مأیوس سازد، قرآن مسلمانان را از پخش این گونه شایعات برحذر مى دارد که مبادا نقشه دشمن اثر کند و آنها به مقصود خود که تضعیف مسلمین است نائل شوند.

البته در قرآن مجید در مورد خصوص رازدارى همسران در سوره تحریم بحث مشروحى آمده است و خداوند سرزنش شدیدى نسبت به بعضى از همسران پیامبر که در رازدارى کوتاهى کرده و اسرار بیت رسالت را افشا کردند نموده است مى فرماید: «وَ اِذا اَسَرَّ النَّبِىُّ اِلى بَعْضِ اَزْواجِهِ حَدِیثاً فَلَمّا نَبَأَتْ بِهِ وَ اَظْهَرهُ اللّهُ عَلَیه عَرَّفَ بَعضَهَ وَ اَعْرَضَ عَنْ بَعْض فَلَمّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ اَنْبَأَکَ هذا قالَ نَبَّأَنِىَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرَ ـ اِنْ تَتُوبا اِلَى اللّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ اِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ مَولاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤمِنینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ; به خاطر بیاورید هنگامى را که پیامبر(صلى الله علیه وآله) یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى که وى آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو کرد، و از قسمت دیگر خوددارى نمود، هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) همسرش را از آن خبر داد گفت چه کسى تو را از این راز آگاه ساخته فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت ـ اگر از کار خود توبه کنید (به نفع شما است) زیرا دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید (کارى از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور او است، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آن ها پشتیبان او هستند».(1)

در این که این رازى که بعضى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) افشا کردند چه بود، بحث هاى مفصلى در میان مسلمانان است، و چون شرح آن به درازا مى کشد مى توانید به تفسیر نمونه ذیل آیه 3و4 سوره تحریم مراجعه فرمایید.

مورد دیگرى که در قرآن مجید به صورت خاص درباره رازدارى (البته با اشاره نه با تصریح) آمده است، در داستان ابو لبابه است که بنى قریظه (گروهى از یهود که از هیچ گونه کارشکنى و خیانت درباره مسلمین فرو گذار نمى کردند) با او مشورت کردند که آیا تسلیم حکم پیامبر(صلى الله علیه وآله) شوند، او با اشاره گفت، اگر تسلیم شوید همه شما را اعدام خواهد کرد، سپس از این گفته خود پشیمان شد و توبه کرد و روزهاى متوالى خود را به ستون مسجد بست و مشغول توبه و گریه زارى بود سرانجام خداوند توبه او را پذیرفت و آیه 102 سوره توبه در پذیرش توبه او نازل گردید. «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسى اللّهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ اِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ; و گروهى دیگر به گناهان خود اعتراف کردند و اعمال صالح و ناصالحى را به هم آمیختند، امید مى رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد، خدا غفور رحیم است».

تعبیر به «گروهى» اشاره به این است که محتواى آیه مخصوص به فرد خاصى نیست بلکه تمام کسانى که گناهى مى کنند و در صدد جبران بر مى آیند و در توبه خود خالص و صادقند را شامل مى شود.

این تقریباً مجموعه اشاراتى بود که در آیات قرآن نسبت به رازدارى و افشاى سرّ آمده است.


1. تحریم، آیه 3و4.

طرق درمانپیامدهاى رازدارى و افشاى اسرار
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma