جدال و مراء در روایات اسلامى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد ۳
فرق میان جدال و مراء و مخاصمهآثار و پیامدهاى جدال و مراء

از آنجا که مجادله به باطل سبب مخفى شدن حق و افزایش تعصب و خشونت و مفاسد بى شمار دیگرى مى شود، در روایات اسلامى به شدت از آن نهى شده مخصوصاً اگر مجادله در مصالح دینى باشد.از جمله:

1ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در حدیثى مى فرماید: «ماضَلَّ قَوْمٌ بَعْدَ اَنْ هَداهُمُ اللّهُ اِلاّ اُوتُوا الْجَدَلَ; هیچ گروهى را بعد از آن که خدا هدایتشان کرد گمراه نشدند مگر آن که گرفتار جدال شدند».(1)

2ـ همین مضمون در حدیث دیگرى با تفاوت مختصرى از آن حضرت نقل شده است فرمود: «ما ضَلَّ قَوْمٌ اِلاّ وَ اَوْثَقَ الْجَدَلَ; هیچ قومى گمراه نشدند مگر این که اعتماد بر جدال کردند»(2)

3ـ در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «لَعَنَ اللّهُ الذَّیِنَ یُجادِلُونَ فِى دِینِهِ اُولئِکَ مَلْعُونُونَ عَلى لِسانِ نَبِیِّهِ; خداوند لعنت کند کسانى که در دین او مجادله و ستیزه جویى مى کنند، آنها بر زبان پیامبر(صلى الله علیه وآله) مورد لعن قرار گرفته اند».(3)

4ـ در حدیث دیگرى از همان امام بزرگوار آمده است که: «اَلْجَدَلُ فِى الدِّینِ یُفْسِدُ الْیَقِینَ; جدال در دین، سبب فساد ایمان و یقین مى شود».(4)

5ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اِیّاکُمْ وَ الْخُصُومَةَ فِى الدِّینِ فَاِنَّها تُشْغِلُ الْقَلْبَ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تُورِثُ النِّفاقَ، وَ تَکْسِبُ الضَّغائِنَ، وَتَسْتَجِیرُ الْکِذْبَ; از خصومت در دین (و جدال و پرخاشگرى) بپرهیزید، چرا که فکر انسان را از ذکر خدا به خود مشغول مى دارد و سبب اختلاف و نفاق و کینه و عداوت مى گردد و سبب پناه بردن به دروغ مى شود».(5)

تعبیر به خصومت در دین هر چند غیر از عنوان جدال است، ولى در این گونه موارد به همان معنى مى باشد.

6ـ شبیه همین معنى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل شده است فرمود: اِیّاکَوَ الْخُصُومَةَ فَاِنَّها تُورِثُ الشَّکَّ وَ تَحْبِطُ الْعَمَلَ وَ تُرْدِى بِصاحِبِها، وَ عَسى اَنْ یَتَکَلّمَ بِشَىء فَلا یُغْفَرُ لَهُ; از خصومت و جدال که سبب شک و تردید مى شود، اعمال انسان را حبط و نابود مى کند و صاحبش را به هلاکت مى کشاند و اى بسا سخنى بگوید که هرگز بخشوده نشود».(6)

7ـ از نصایحى که لقمان حکیم به فرزندش کرد نیز توصیه به ترک جدال بود گفت: یا بُنَىَّ لا تُجادِلِ الْعُلَماءَ فَیَمْقُتُوکَ; فرزندم! با دانشمندان ستیزه جویى مکن که تو را دشمن مى دارند» (و از علومشان محروم مى مانى).(7)

8ـ در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ طَلَبَ الدِّینَ بِالْجَدَلَ تَزَنْدَقَ; هر کس دین را با جدال و ستیزه جویى طلب کند کار او به کفر مى کشد».(8)

9ـ امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) به یکى از یاران خود فرمود: «اَبلغْ عَنِّى اَوْلِیائِىَ السَّلامَ وَ قُلْ لَهُمْ اَنْ لا تَجْعَلُوا لِلشِّیْطانِ عَلى اَنْفُسِهِمْ سَبِیلا وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِى الْحَدِیْثِ وَ اَداءِ الأَمانَةِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدالِ فِیما لا یَعْنِیْهِمْ; سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو راه شیطان را به سوى خویش نگشایند، و آنها را امر به صدق و راستى در سخن و اداى امانت کن، و آنها را به سکوت و ترک جدال در امورى که به آنها مربوط نیست دستور ده».(9)

10ـ این بحث را با حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) به پایان مى بریم، آنجا که فرمود: «لا یَسْتَکْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الاِْیمانِ حَتَّى یَدَعَ الْمِراءَ وَ الْجَدَلَ وَ اِنْ کانَ مُحِقّاً; انسان حقیقت ایمان را به کمال نمى رساند مگر زمانى که مراء و جدال را ترک گوید هر چند حق با او باشد».(10)

* * *

 

اما مراء که در بحثهاى سابق تفاوت آن با جدال گفته شد و حاصل کلام این بود که جدال به معنى هر گونه مشاجره لفظى و ستیزه جویى در کلام است در حالى که مراء به معنى گفتگو کردن در چیزى است که در آن شک و تردید وجود دارد. گاه این گفتگو براى طلب حق جویى و گاه به خاطر تعصب و لجاجت و اظهار فضل و برترى جویى است که بسیار نکوهیده است و در روایات اسلامى روى این عنوان، نکوهش بیشترى دیده مى شود! (هر چند تفاوت زیادى با جدال ندارد).

1ـ در حدیثى نظیر حدیث فوق از پیغمبر اکرم مى خوانیم: «لایَسْتَکْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الاِْیمانَ حَتّى یَدَعَ الْمِراءَ وَ اِنْ کانَ مُحِقّاً; هیچ بنده اى از بندگان خدا حقیقت ایمان را به کمال نمى رساند مگر اینکه مراء را ترک گوید هر چند حق با او باشد».(11)

اشاره به اینکه جر و بحثهاى لجوجانه که براى اظهار فضل و برترى جویى انجام مى شود حتى در مسائلى که حق است سبب سقوط انسان در مبانى عقیدتى و اخلاقى مى شود.

2ـ در حدیث دیگرى از همان حضرت از زبان چند نفر از صحابه مى خوانیم که گفتند: روزى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بر ما وارد شد در حالى که مشغول مراء در یک مسئله دینى بودیم، پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به شدت غضبناک شد که او را تا آن زمان آن گونه ندیده بودیم سپس فرمود: «اِنَّما هَلَکَ مَنْ کانَ قَبْلَکُمْ بِهذا، ذَرُوا الْمِراءَ فَاِنَّ الْمُؤْمِنَ لایُمارِى، ذَرُوا الْمِراءِ فَاِنَّ المُمارِى قَدْ تَمَّتْ خَسارَتُه، ذَرُوا الْمِراءِ فَاِنَّ المُمارِى لا اَشْفَعُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ذَرُوا المِراءِ فَانَا زَعِیمٌ بِثَلاثَةِ اَبْیات فِى الْجَنَّةِ فِى رِیاضِها وَ اَوْسَطِها وَ اَعْلاها لِمَنْ تَرَکَ الْمِراءِ وَ هُوَ صادِقٌ، ذَرُوا الْمِراءِ فَاِنَّ اَوَّلَ ما نَهانِى عَنْهُ رَبِّى بَعْدَ عبادَةِ الاَْوْثانِ الْمِراءُ; اقوام قبل از شما به خاطر همین جر و بحثهاى هوس آلود هلاک شدند. مراء را رها کنید که مؤمن مراء نمى کند، مراء را رها کنید زیرا مراء کننده گرفتار خسارت کامل مى شود، مراء را رها کنید که من روز قیامت براى مراء کننده شفاعت نمى کنم، مراء را رها کنید که هر کس آن را رها کند هر چند حق بگوید ضامن سه خانه بهشتى براى او هستم; خانه اى در ریاض بهشت (قسمت پائین) و خانه اى در وسط و خانه اى در بالاى بهشت (اشاره به اینکه تمام بهشت در زیر پاى او است) مراء را رها کنید که اولین چیزى که خداوند بعد از بت پرستى مرا از آن نهى کرد مراء بوده است».(12)

3ـ در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: «ذَرُوا الْمِراءَ فَاِنَّهُ لاتَفْهَمُ حِکْمَتُهُ وَ لا تُؤْمَنُ فِتْنَتُه; مراء را ترک کنید چرا که حکمتى از آن فهمیده نمى شود و از فتنه آن در امان نخواهید بود».(13)

4ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده: «اَلْمِراءُ داءٌ رَدِىٌّ وَ لَیْسَ لِلاِْنْسانِ خَصْلَةُ شَرٌّ مِنْهُ وَ هُوَ خُلْقُ اِبْلیسَ وَ نِسْبَتِهِ فَلا یُماری فى اَىِّ حال کانَ اِلاّ مَنْ کانَ جاهِلا بِنَفْسِهِ وَ بِغَیْرِهِ مَحْرُوماً مِنْ حَقایِقِ الدّینِ; مراء (و جر و بحثهاى غیر منطقى) درد بدى است و هیچ صفتى براى انسان بدتر از آن نیست و آن، اخلاق ابلیس و منسوبین به او است و هیچکس در هیچ حالى مراء نمى کند مگر کسى که نسبت به موقعیت خود و دیگران جاهل است، و از حقایق دین محروم مى باشد».(14)

اشاره به اینکه شخص مراءکننده خود را خالى از خطا و دیگران را دائماً خطاکار مى داند و این دلیل است که نه خود را شناخته و نه دیگران را و چنین کسى به یقین از درک حقایق دین محروم مى ماند.

5ـ در حدیثى آمده است که مردى به امام حسین(علیه السلام) عرض کرد بنشین تا در مسائل دینى با یکدیگر مناظره (و جر و بحث) کنیم. امام در پاسخ او فرمود: «یا هذا اَنَا بَصیرٌ بِدینى مَکْشُوفٌ عَلَىَّ هُداىَ فَاِنْ کُنْتَ جاهِلاً بِدینِکَ فَاذْهَبْ وَ اطْلُبْهُ مالى وَ لِلْمُماراتْ وَ اِنَّ الشَّیْطانَ لِیُوَسْوِسُ لِلرَّجُلِ وَ یُناجیهِ وَ یَقُولُ ناظِرِ النّاسَ فِى الدِّینِ کَىْ لا یَظُنُّوا بِکَ الْعَجْزَ وَ الْجَهْلَ...; اى مرد! من نسبت به دینم آگاهم و هدایتم براى من روشن است تو اگر نسبت به دینت جاهل هستى برو و تحقیق کن مرا با مراء چکار و (بدان) شیطان پیوسته انسان را وسوسه مى کند و در گوش او مى گوید با مردم مناظره و جر و بحث در دین کن تا گمان نکنند تو جاهل و ناتوان هستى».(15)

6ـ در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: «اَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقُلُوبَ اَلذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ وَ کَثْرَةُ مُناقَشَةِ النِساءِ یَعْنى مُحادَتَهُنَّ وَ مُماراتُ الاَْحْمَقِ تَقُولُ وَ یَقُولُ وَ لا یَرْجِعُ اِلى خَیْر وَ مُجالَسَةُ الْمَوْتى فَقَیلِ یا رَسُولُ اللّهِ وَ ما الْمَوْتى قالَ کُلُّ غَنِى مُتْرَفٌ; چهار چیز است که قلب را مى میراند: گناهان پى در پى و گفتگوى زیاد با زنان (ناآگاه) و جر و بحث با احمق. تو چیزى مى گوئى و او چیز دیگر و به نتیجه خوبى نمى رسید و همنشینى با مردگان. بعضى (تعجب کردند و) عرض کردند منظور شما از مردگان چیست اى رسول خدا؟ فرمود: هر ثروتمند غافل و مغرور و مست ثروت».(16)

7ـ امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید: «اَیّاکُم وَ الْمِراءَ وَ الْخُصُومَةَ فَاِنَّهُما یَمْرُضانِ الْقُلُوبَ عَلَى الاِْخوانِ وَ یُنْبِتُ عَلَیْهِمَا النِفاقَ; از مراء و جر و بحثهاى کینه توزانه بپرهیز که دل هاى برادران را نسبت به یکدیگر بیمار مى سازد و سبب تفرقه آنان مى شود».(17)

8ـ به همین دلیل در حدیث دیگرى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در یکى از سخنان جامع آن حضرت آمده است: «اَوْرَعُ النّاسِ مَنْ تَرَکَ الْمِراءَ وَ اِنْ کانَ مُحِقاً; پرهیزکارترین مردم کسى است که مراء را ترک گوید هر چند حق با او باشد».(18)

9ـ در حدیثى از امام امیرالمؤمنین على(علیه السلام) آمده است: «جِماعُ الشَّرِ اللِّجاجُ وَکَثْرَةُ الْمُمارَاةِ; کانون شر لجاجت و کثرت جر و بحثهاى بى منطق است».(19)

10ـ این بحث را با حدیث دیگرى از سلمان فارسى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم که فرمود: «لا یُؤْمِنُ رَجُلٌ حَتّى یُحِبَّ اَهْلِ بَیْتى وَ حَتّى یَدَعَ الْمِراءَ وَ هُوَ مُحِقٌّ فَقالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطابِ ما عَلامَةُ حُبِّ اَهْلِ بَیْتِکَ؟ قالَ: هذا، فَضَرَبَ بِیَدِهِ عَلى عَلِىِ بْنِ اَبى طالِب(علیه السلام); هیچ کس ایمان (به من) نمى آورد مگر این که اهل بیت مرا دوست دارد و مراء را هر چند حق با او باشد ترک کند. عمر (در آنجا حاضر بود) و گفت علامت محبت اهل بیت تو چیست؟ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: این (را دوست بدارد) و با دستش بر (شانه) على(علیه السلام)زد.(20)

بى شک این دو موضوع را که پیغمبر اکرم در کلام خود به عنوان نشانه ذکر کرده است با هم رابطه دارد، ممکن است رابطه اش این باشد که دلائل فضیلت على(علیه السلام) و اهل بیت(علیهم السلام) به قدرى روشن است که اگر کسى اهل جدال و مراء و پرخاشگرى نباشد به حقیقت آن پى مى برد.

* * *

 

روایات در زمینه نکوهش مراء بسیار فراوان است. ده حدیثى که در بالا ذکر کردیم گلچینى از میان آنها بود و دقت در همین احادیث براى پى بردن به خطرات این خلق وخوى نکوهیده و آثار اسف انگیز و مخرب آن در فرد و جامعه روشن است.


1.احیاءالعلوم، جلد 3، صفحه 1553.

2.بحار الانوار، جلد 2، صفحه 138، حدیث 52.

3.بحارالانوار، جلد 2، صفحه 129، حدیث 13.

4.غررالحکم، حدیث 1177.

5. بحارالانوار، جلد 2، صفحه 128، حدیث 6.

6. همان، صفحه 134، حدیث 30.

7. مجموعه ورّام، جلد 1، صفحه 117، (باب ماجاء فى المراء و المزاح).

8. المحجة البیضاء، جلد 1، صفحه 107.

9. میزان الحکمه، جلد 1، صفحه 372.

10. المحجة البیضاء، جلد 5، صفحه 208.

11. بحارالانوار، جلد 2، صفحه 138، حدیث 53.

12. همان، حدیث 50.

13.  صفحه 134، حدیث 31.

14. همان، صفحه 135، حدیث 32.

15. همان، حدیث 32.

16. همان، صفحه 128، حدیث 10.

17. همان، صفحه 139، حدیث 56.

18. همان، صفحه 127، حدیث 3.

19.غرر، جلد 3، صفحه 376، حدیث 4795.

20. سفینة البحار، ماده «مَرَء»; بحارالانوار، جلد 27، صفحه 107، حدیث 79.

فرق میان جدال و مراء و مخاصمهآثار و پیامدهاى جدال و مراء
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma