چگونه باید شکر کرد؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد ۳
شکرگزارى در سیره پیشوایانانگیزه هاى شکرگزارى

در تعریف شکر گفتیم که شکرگزارى همان قدردانى از نعمت است، خواه در عمل باشد یا به وسیله زبان و یا به قلب، و کفران و ناسپاسى نعمت، بى اعتنائى به نعمت ها، تحقیر و تضییع آنها است و عدم توجه به صاحب نعمت.

و مهمترین بخش شکرگزارى همان شکر عملى است، چه بسیارند کسانى که با زبان شکر خدا مى گویند، ولى در عمل کفران مى کنند.

کسانى که اسراف و تبذیر مى کنند، و یا بخیل هستند، یا نعمت هاى الهى را وسیله فخر فروشى بر دیگران قرار مى دهند، یا بر اثر نعمت مست مى شوند و طغیان مى کنند، همه آنها ناسپاسند، و در طریق کفران نعمت گام بر مى دارند، به عکس آنها که نعمت هاى الهى را کتمان نمى کنند، و آشکار و پنهان انفاق مى نمایند و با گسترش نعمت، تواضع آنها در مقابل خالق و خلق بیشتر مى شود و سعى دارند نعمت ها همه در جاى خود مصرف شود، و چیزى از آن ضایع نگردد، آنها بندگان شکرگزارى هستند و شایسته فزونى نعمت.

در روایات اسلامى به هر سه مرحله شکر اشارات لطیفى شده است.

درحدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «مَنْ اَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَة فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ فَقَدْ اَدّى شُکْرَها; کسى که خداوند نعمتى به او بدهد و آن را در درون دل بشناسد، شکر آن را بجا آورده است».(1)

بدیهى است شناخت نعمت و ارزش و اهمیت آن، هم سبب شناسایى منعم و هم انگیزه اى براى شکر عملى و زبانى خواهد بود.

در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است که به یکى از یارانش فرمود: «ما اَنْعَمَ اللّهُ عَلى عَبْد بِنِعْمَة صَغُرَتْ اَوْ کَبُرَتْ فَقالَ الْحَمْدُللّهِ اِلاّ اَدّى شُکْرَها; هر نعمتى خداوند اعم از کوچک و بزرگ به کسى بدهد و او بگوید الحمدللّه، شکر آن نعمت را بجا آورده است».(2)

به یقین منظور از گفتن اَلْحَمدللّه تنها لَقْلَقَه زبان نیست، منظور حمدى است که از عمق جان و درون دل برخیزد.

در حدیث سوّمى از همان امام بزرگوار مى خوانیم که یکى از دوستانش از او پرسید آیا شکر حدّ معیّنى دارد که انسان وقتى آن را انجام دهد از شاکران محسوب شود، فرمود: آرى، آن مرد سؤال کرد چیست؟ فرمود: «یَحْمِدُللّهَ عَلى کُلِّ نِعْمَة عَلَیْهِ فى اَهْل وَ مال وَ اِنْ کانَ فى ما اَنْعَمَ اللّهُ عَلَیهِ فى مالِهِ حَقَّ اَدّاهُ; خدا را در برابر هر نعمتى که به او در خانواده یا اموالش بخشیده سپاس مى گوید و اگر در آنچه خدا به او داده است حقّى (براى نیازمندان یا مصارف دیگر) بوده باشد، آن را ادا مى کند».(3)

و نیز در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «شُکْرُ الْعالِمِ عَلى عِلْمِهِ، عَمَلَهُ بِهِ وَ بَذْلُهُ لِمُسْتَحَقِّهِ; سپاسگزارى عالم در برابر علمى که دارد این است که به آن عمل کند و به نیازمندان بذل نماید».(4)

این ها اشاره به شکر عملى است که در برابر هر نعمتى باید انجام داد. به یقین عالمى که به علمش عمل نمى کند، و یا از دیگران دریغ مى دارد، بنده ناسپاسى است و با زبان حال مى گوید: من لایق این نعمت بزرگ نیستم.

قابل توجه این که شکر عملى در برابر افراد متفاوت است و در هر جا به شکلى خواهد بود، همان گونه که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در حدیث کوتاه و پر معنى به چهار نمونه آن اشاره نموده است، مى فرماید: «شُکْرُ اِلهِکَ بِطوُلِ الثَّناءِ، شُکْرُ مَنْ قَوْقَکَ بِصِدْقِ الْوَلاءِ، شُکْرُ نَظیرِکَ بِحُسْنِ الاَْخاءِ، شُکْرُ مَنْ دوُنَکَ بِسَیْبِ الْعَطاءِ; شکر پروردگارت این است که دائماً ثنایش گویى، شکر کسى که بالاى دست تو است به این است که در پیروى از او صادق باشى، شکر همردیفت آن است که مراتب اخوّت را به خوبى انجام دهى و شکر کسانى که زیر دست تو هستند به این است که از بخشش به آنها مضایقه نکنى».(5)

یکى از شاخه هاى شکر عملى این است که انسان اگر بر دشمنش پیروز شود تا آنجا که ممکن است و مشکلى ایجاد نمى کند، عفو و گذشت را شکرانه پیروزى خود قرار دهد همان گونه که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در حدیث معروفش مى فرماید: «اِذا قَدَرْتَ عَلى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ; هنگامى که بر دشمنانت پیروز شدى، عفو را شکرانه این پیروزى قرار بده».(6)

این نکته نیز شایان ذکر است که یکى از بهترین طرق شکر در برابر نعمت ها انفاق کردن بخشى از آن در راه خدا است، همان گونه که على(علیه السلام) مى فرماید: «اَحْسِنْ شُکْرِ النِّعَمِ اَلاِْنْعامُ بِها; بهترین شکر نعمت ها بخشیدن از آن است».(7)

عبادت و نیایش در برابر پروردگار نیز طریقه دیگرى براى شکرگزارى عملى است، بلکه مطابق احادیث اسلامى بهترین انگیزه عبادت مسأله شکرگزارى ذکر شده، در حالى که انگیزه نعمت هاى بهشت براى عبادت به عنوان عبادت تاجران، و انگیزه ترس از دوزخ به عنوان ترس از بندگان ذکر شده، ولى انگیزه شکر به عنوان عبادت آزادگان تعبیر شده است، در کلمات على(علیه السلام) آمده است: «اِنَّ قَوْمَاً عَبَدوُهُ شُکْرَاً فَتِلْکَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ».(8)


1. اصول کافى، جلد 2، صفحه 96، حدیث 15.

2. همان، حدیث 14.

3. همان، صفحه 96، حدیث 12.

4. شرح غررالحکم فارسى، جلد 4، صفحه 160، حدیث 5667.

5. همان، صفحه 158، حدیث 5653.

6. نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 11.

7. شرح فارسى غررالحکم، جلد 2، صفحه 407.

8.بحارالانوار، جلد 75، صفحه 69، حدیث 18.

شکرگزارى در سیره پیشوایانانگیزه هاى شکرگزارى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma