دیه اعضاى بدن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
استفتائات جلد 2
موجبات ضماندیه مو

سؤال 1603 ـ با توجّه به این که دیه صدمات وارده بر زن در صورتى که به ثلث دیه کامله برسد نصف مى شود، چنانچه جراحات و صدمات متعدّدى به زنى وارد شود، در هر یک از صورتهاى زیر چه حکمى دارد:

الف) صدمات تماماً با یک ضربه و در یک لحظه وارد شده است و دیه مجموع بیش از یک سوّم دیه کامله است.

ب) هر یک از صدمات با ضربه اى جداگانه و لیکن در زمان واحد عرفى (نه عقلى)، که عرف آن را جنایت و حادثه واحد مى شمارد، وارد شده باشد، اگرچه چند لحظه یا چند دقیقه هم طول بکشد.

ج) هر یک از صدمات با ضربه اى جداگانه و در زمانهاى مختلف عرفى و با رعایت فاصله وارد شده باشد.

مستدعى است بیان فرمایید باید دیه مجموع صدمات را محاسبه کرد، تا در صورت به ثلث رسیدن نصف گردد، یا این که هر یک از صدمات بایستى جداگانه محاسبه شود؟

جواب: در صورتى که صدمات وارده بر بدن بقدرى نزدیک به هم باشد که یک صدمه محسوب شود دیه آن یک جا حساب مى شود، و اگر صدمات جداگانه است، هرچند با یک ضربه یا در زمانى واحد انجام شده باشد، مثل این که با یک ضربه دست و پاى او را با هم شکسته باشد، هر یک جداگانه محسوب مى شود، همچنین اگر در زمانهاى مختلف واقع شده باشد.

سؤال 1604 ـ شخصى مورد ضرب قرار گرفته است، قاضى علم اجمالى دارد که ضارب یا زید است یا عمرو، ولى متعیّناً نمى داند که کدام یک ضارب است، و خودشان هم اقرار نمى کنند، وظیفه قاضى چیست؟

جواب: چنانچه در اثر ضربه جراحت یا نقصى حاصل شده، و هر دو قسم یاد کنند که مرتکب آن نبوده اند، دیه بین هردو تقسیم مى شود.

سؤال 1605 ـ معلّم بازنشسته آموزش و پرورش هستم، به اقتضاى شغلم گاهى بچّه هاى مردم را تنبیه بدنى کرده ام و حال دسترسى به فرد فرد آنان ندارم که حلالیّت بطلبم، چگونه مى توانم ردّ مظالم کنم؟

جواب: اگر از طرف پدران آنها مجاز بوده اید و در حدّ مشروع تنبیه انجام شده مشکلى ندارید، و اگر چنین نبوده و دسترسى به آنها ندارید چنانچه تنبیهى بوده که دیه به آن تعلّق مى گرفته باید مقدار دیه را از طرف صاحب اصلى آن در راه خدا بدهید، و اگر در حدّ دیه نبوده براى آنها استغفار و کار خیر انجام دهید.

سؤال 1606 ـ در یک منازعه دسته جمعى طرفین جراحات متعدّدى برداشته اند، مصدومین قادر به تعیین ضاربین نبوده، بلکه فقط مى دانند که جروح وارده به وسیله مثلاً پنج نفر مقابل وارد گردیده است; در این صورت اگر تقاضاى قصاص شود نحوه اثبات قضیّه چگونه است؟ در صورت تقاضاى دیه چه کسانى محکوم مى شوند؟ و راه ثبوت آن چیست؟

جواب: هرگاه ثابت شود که جنایت از آن چند نفر خارج نیست دیه در میان آنها تقسیم مى شود و در این جا قصاص نیست.

سؤال 1607 ـ در برخى از مسائل فقهى، از جمله بحث عقیم نمودن و دیات اعضا، اشاره به فاسد شدن عضو شده است. آیا منظور از فساد عضو از بین رفتن شکل ظاهرى آن است، یا منظور از بین رفتن کارایى و عملکرد عضو مى باشد؟

جواب: فساد عضو مراتبى دارد; گاهى بکلّى از کار مى افتد و گاهى درصدى از کارایى آن از بین مى رود و هر کدام دیه یا ارش خاصّ خود را دارد.

سؤال 1608 ـ شخصى بر اثر ضربه جنایتکارى مبتلا به ضربه مغزى گردیده و مدّتى بیهوش مى شود. آیا این ضربه مغزى دیه خاصّى دارد؟

جواب: اگر نجات پیدا نکند و ضربه عمدى نبوده باشد دیه کامله دارد، و اگر نجات پیدا کند باید دید در چه قسمتهایى از بدن او نقص پیدا شده، دیه آن عضو ثابت مى شود. و اگر نقصى پیدا نشود به خاطر ضربه مغزى ارش دارد.

سؤال 1609 ـ با توجّه به این که دیه فلج کردن هر عضوى که دیه معیّن دارد، دو ثلث دیه همان عضو است، آیا اگر فلج بطور کامل نباشد بلکه نسبى باشد (مثلاً چهل درصد فلج)، در این گونه موارد باید ارش تعیین نمود، یا مى بایست به نسبت درصد اعلام شده محاسبه نمود; مثلاً چنانچه در یک پا چهل درصد شل نسبى ایجاد شود، مى بایست 500 × 32 × 10040 دینار را محاسبه نمود، یا مى بایست طبق نظر کارشناس ارش تعیین کرد؟

جواب: باید دیه به نسبت ضایعه و نسبت به دیه شلل محاسبه شود.

سؤال 1610 ـ همان گونه که مستحضرید، بر اساس برخى روایات وارده در باب دیات، خوب شدن بعضى جراحات یا نقص عضوها (نظیر شکستگى استخوان در اعضایى که دیه مقدّره دارد) میزان دیه را تغییر مى دهد. با توجّه به این که امروزه به خاطر پیشرفت علم پزشکى، تعداد قابل ملاحظه اى از جراحات و نقص عضوها، قابل درمان مى باشد. بفرمایید:

الف) آیا تأثیر درمان در میزان دیه را، مى توان به غیر موارد مصرّح در فقه تعمیم داد؟

جواب: در غیر موارد منصوصه تأثیرى ندارد.

ب) آیا پیوند عضو مقطوع در میزان دیه تأثیر دارد یا خیر؟ مثلاً در صورتى که انگشت یا دست شخصى در اثر جنایت قطع شود، اگر به موقع اقدام گردد مى توان عضو مقطوع را پیوند زد، حکم آن چیست؟

جواب: پیوند عضو دیه را تغییر نمى دهد.

سؤال 1611 ـ شلیک یک گلوله، شکستگى استخوان و فلج شدن پا را به همراه داشته است; آیا در این مورد دیه نافذه، و شکستگى استخوان و فلج شدن توأماً باید از سوى ضارب پرداخت گردد؟

جواب: هر سه دیه باید پرداخت شود.

سؤال 1612 ـ در مواردى نظیر شکستگى ستون فقرات که دیه کامله دارد، طبق فتواى فقها اگر این شکستگى به گونه اى معالجه شود که اثرى از جنایت باقى نماند، جانى باید یک صد دینار بپردازد. در این گونه موارد فعلیّت درمان و اصلاح ملاک است، یا قابلیّت آن؟ به این معنا که اگر فعلیّت ملاک باشد، از ابتدا دیه کامله به عهده جانى قرار مى گیرد و جانى موظّف به پرداخت تمام دیه مى باشد ـ که پس از اصلاح و خوب شدن، 900 دینار به او پس داده مى شود ـ یا منتظر مى ماند که پس از معالجه، دیه مقررّه (100 دینار) را بپردازد (اگرچه ذمّه اش به کلّ دیه مشغول است); ولى اگر قابلیّت درمان ملاک باشد، از همان ابتدا ذمّه جانى به یک صد دینار مشغول مى شود.

جواب: ظاهر ادّله این مسأله فعلیّت درمان است; بنابراین تا درمان نشده باید دیه را بدهد.

سؤال 1613 ـ مطابق مبانى فقهى، آیا مى شود به جانبازان (مجروحین جنگ تحمیلى) دیه پرداخت نمود؟

جواب: دیه در مورد مجروحان جنگى و جانبازان از بیت المال در تاریخ اسلام سابقه ندارد; ولى هرگونه کوششى براى حلّ مشکلات این عزیزان بجاست.

سؤال 1614 ـ برخى معتقد به پرداخت غرامت به آسیب دیدگان جنگ مى باشند و مبناى غرامت را تشخیص عرف مى دانند. نظر حضرتعالى چیست؟

جواب: غرامت مانند دیه در تاریخ جنگهاى اسلامى سابقه نداشته است که از بیت المال بدهند; ولى زندگى آنان باید تأمین گردد.

سؤال 1615 ـ از نظر فقهى، وظیفه کسانى که در جنگ شرکت نکردند (قاعدین)، در قبال این عزیزان (مجاهدین) چیست؟ آیا دولت مى تواند با وضع قوانین از قاعدین چیزى دریافت داشته و به مصرف مجاهدین برساند؟

جواب: سزاوار است هم حکومت اسلامى و هم مردمى که در جنگ شرکت نکرده اند، ولى از برکات خونهاى شهیدان و تلاش جانبازان در امن و امان به سر مى برند، براى حلّ مشکلات آنها دست به دست هم دهند و در صورت ضرورت حکومت اسلامى مى تواند قوانینى براى این موضوع وضع کند.

سؤال 1616 ـ اگر فرض بر پرداخت دیه نباشد، آیا هزینه هاى درمانى این عزیزان قابل محاسبه هست؟

جواب: هزینه هاى درمانى آنان باید از بیت المال پرداخت شود.

سؤال 1617 ـ پزشکى که جهت کنترل جمعیّت و پیشگیرى از حاملگى اقدام به بستن لوله ها مى کند، و مراجعه کننده را عقیم مى سازد و امکان بازگشت نیز غالباً وجود ندارد; آیا دیه اى به او تعلّق مى گیرد؟

جواب: اگر به تقاضاى مراجعه کننده بوده باشد، دیه تعلّق نمى گیرد، در غیر این صورت طبیب باید ارش بدهد.

سؤال 1618 ـ وطى زوجه از دُبر چه حکمى دارد؟ اگر این عمل سبب ایجاد جراحت در موضع مذکور گردد، آیا دیه یا ارشى تعلّق مى گیرد؟

جواب: این کار بدون رضایت زوجه حرام است، و با رضایت او نیز کراهت شدید دارد و اگر موجب آسیبى شود، دیه تعلّق مى گیرد.

موجبات ضماندیه مو
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma