سؤال 1397 ـ آیا براى زنى که مورد تجاوز به عنف قرار گرفته، اعم از ثیّب و یا باکره، علاوه بر مجازات و یا ارش البکاره مهر المثل نیز ثابت است؟
جواب: تنها مهر المثل تعلّق مى گیرد.
سؤال 1398 ـ مردى به صورت عنف، زن شوهردار، یا زن بیوه، یا دختر باکره اى را چه از طریق وطى در قُبل یا دُبر، مورد تجاوز قرار مى دهد، این زن یا دختر به همین سبب به نحوى خودکشى مى کند، آیا زانى محکوم به قصاص است؟ یا باید دیه زانیه مکره را پرداخت نماید؟
جواب: تجاوز به عنف، حکمش اعدام است، و در این جا قصاص نیست.
سؤال 1399 ـ شخصى اقرار کرده که با دخترى رابطه داشته و با وى نزدیکى نموده است; چون دختر حامله شده به دستور زنى به وى مشروب آلوده به سم مى دهد تا سقط جنین کند و براى این که دختر را به خوردن آن تشویق کند خود نیز از آن مشروب مى خورد و همان روز که در حال عادى با وى نزدیکى کرده بود بعد از بى اختیار شدن دختر دوباره با او نزدیکى مى کند. دادگاه نزدیکى با دختر را در حالى که بى اختیار بوده زناى به عنف اعلام و حکم به اعدام متّهم صادر نموده است، استدعا دارد بفرمایید:
الف) با وجود رضایت دختر در زمان هوشیارى و با وجود اصل استصحاب، آیا نزدیکى در زمان بى اختیارى را مى توان زناى به عنف تلقّى نمود؟
ب) آیا صرف اقرار به نزدیکى اقرار به زنا محسوب مى شود؟
جواب: چنانچه ثابت نشود که آن زن نسبت به مواقعه حالت امتناع داشته است صدق زناى به عنف در فرض مسأله ثابت نیست، و اقرار به واژه «نزدیکى» اقرار صریح محسوب نمى شود، باید اقرار به زنا باشد تا حکم جارى شود.
سؤال 1400 ـ بعضى از فقها در زناى مطاوعى دختر باکره، عقیده دارند که ارش البکاره به وى تعلّق مى گیرد، نظر حضرتعالى چیست؟
جواب: زانیه مطاوعه حقّ مهریّه و ارش بکارت ندارد; مگر این که مرد او را اغفال کرده باشد که بکارت را زائل نمى کند.
سؤال 1401 ـ کسى که قرار است به عنوان حد یا قصاص اعدام شود، اگر حدود و تعزیرات دیگرى که مادون قتل است براى او ثابت شود، آیا مى توان از آنها صرف نظر کرد؟ آیا در این جهت بین حقّ اللّه و حقّ النّاس تفاوتى وجود دارد؟
جواب: اوّل باید حدود دیگر اجرا شود و بعد حدّ قتل; مثلاً در مورد سارق قاتل اوّل حدّ سرقت بر او جارى مى شود و بعد حدّ قتل، و در این جا تفاوتى میان حقّ اللّه و حقّ النّاس نیست.
سؤال 1402 ـ شخصى به مجازات شلاّق، حبس، تبعید، اعدام، قصاص و جزاى نقدى محکوم شده است، آیا تمام این مجازات ها باید اجرا شود؟ اگر باید اجرا شود ترتیب اجراى مجازات هاى فوق چگونه است؟ اگر حبس وى 20 سال باشد، آیا باید قصاص و اعدام بعد از 20 سال که حبس وى تمام مى شود اجرا شود؟ اگر شخص حاضر به پرداخت جزاى نقدى نشد، یا قادر به پرداخت نبود، آیا باید حکم اعدام و قصاص را تا اجراى حکم جزاى نقدى به تعویق بیندازیم؟
جواب: مسأله قصاص (اعدام) و شلاّق بر تبعید و حبس مقدّم است و نوبت به آن دو نمى رسد و جریمه نقدى را مى توان از اموال او برداشت.
سؤال 1403 ـ آیا در عصر ما، که اجراى حدّ رجم در پاره اى از موارد محذورات داخلى یا خارجى دارد، مى توان به عنوان ثانوى آن را به نوع دیگرى از اعدام تبدیل کرد؟ در این حالت، مسأله فرار از حفیره که سبب سقوط حد در فرض اقرار مى شود چه خواهد شد؟
جواب: در فرض مسأله تبدیل رجم به نوع دیگرى از اعدام مانعى ندارد و مسأله امکان فرار از حفیره الزامى نیست، یکى از طرق نجات متّهم آن است که اقرار خود را پس بگیرد.
سؤال 1404 ـ مراد از پیرمرد و پیرزنى که باید شلاّق به صورت ضغث (یک توده چوب باریک) درباره آنها اجرا شود، چیست؟ آیا از حیث سن معیار خاصّى دارد؟ اگر ندارد، آیا قدر متیقّنى دارد؟
جواب: منظور، پیرمرد یا پیرزنى است که زدن شلاّق بر آنها قابل تحمّل نیست، یا خوف خطر دارد.
