پاسخ

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
ج) شواهد خلاف 1ـ گناه مطلق

این ایراد از قدیمى ترین ایردادهایى است که در بحطث عصمت پیامبران عنوان شده و دانشمندان عقاید، پاسخ هاى گوناگونى به آن گفته اند 7 که شاید روح همه آنها یک چیز باشد و آن اینکه: گناه، ظلم و معصیت در همه این موارد جنبه نسبى دارد، یعنى اینها از قبیل گناهان مطلق و معمولى نیست که نسبت به مقام شامخ و موقعیت برجسته پیشوایان بزرگ دین، اطلاق شده است.

توضیح اینکه: در تام امور اجتماعى، اخلاقى، علمى تربیتى و دینى انتظاراتى که از افراد مختفل مى رود، همه یکسان نیست. به عنوان مثال: هنگامى که گروهى براى انام یک خدمت احتماعى، پیش قدم مى شوند و تصمیم مى گیرند یک بیمارستان براى مستمندان بسازند، اگر یک فرد کارگر معمولى ـ که در آمدش براى مخارج خودش کافى نیست ـ مبلغ مختصرى به این کار کمک کند بسیار شایان تقدیر است،

اما اگر همین مبلغ را یک فرد بسیار ثروتمند بدهد، نه تنها شایان تقدیر نیست، بلکه ایجاد یک نوع نفرت، ناراحتى و انزجار نیز مى کند، یعنى همان چیزى که نسبت به یک فرد، خدمت قابل تحسینى محسوب مى شد، از یک فرد دیگر، کار ناپسندى شمرده مى شود!

در امور علمى نیز اگر یک شاگرد اول دبستان، نامه بسیار ساده اى با الفاظ عامیانه و معمولى حتى با چند غلط املایى براى دوستش ینویسد، جاى تحسین و تشویق است، در حالى که براى یک نویسنده معروف، 101 این اشتباهات، عیب بزرگ و گناه نا بخشودنى است.

همچنین در امور مذهبى اگر یک فرد عامى و کاملا بى سواد ـ که در نقطه دور دستى زندگى مى کند و هرگز چشمش به یک مبلّغ لایق مذهبى نیفتاده است ـ یک نماز ساده معمولى و خالى از تمام مستحبات، در آخر وقت به جا آورد، بسیار شایسته تحسین و تقدیر است، اما همین عمل از یک روحانى بزرگ ـ که خود مى خواهد مربى اجتماعى باشد ـ ناپسند و قابل اعتراض و ملامت است.

دلیل همه اینها یک چیز است و آن اینکه: انتظاراتى که از هر کس مى رود به امکانات او (عقل، دانش، ایمان و قدرت و توانایى) بستگى دارد، عبارت معروف حسنات الابرار سیّئات المقرّبین (1) نیز اشاره به این حقیقت دارد.

اى بسا کارهایى که صادر شدن آن از یک نفر، عین ادب، خدمت، محبت و عبادت شمرده مى شود، اما از فرد دیگرى، عین بى ادبى، خیانت، خلاف صمیمیت و کوتاهى در بندگى و اطاعت محسوب مى گردد!

اکنون با توجه به این حقیقت، موقعیت پیامبران را در نظر بگیریم و اعمال آنها را با آن موقعیت فوق العاده عظیم مقایسه کنیم.

آنها مستقیماً با مبدئى در ارتباط هستند که شعاع علم و دانش بى پایانش بر دل هاى آنها مى تابد، حقایق بسیارى بر آنها آشکار است که از دیگران مخفى است، علم، ایمان و تفوى آنها در عالى ترین درجه است. خلاصه آنها به اندازه اى به خدا نزدیک اند که حتى یک لحظه سلب توجه از خداوند براى آنها لغزشى محسوب مى شود.

بنابراین جاى تعجب نیست که افعالى که براى دیگران مباح یا مستحب شمرده مى شود، براى آنها گناه نامیده شود!

به عبارت ساده تر: گناه بر دو قسم است.

 

 


1-اعمال نیک خوبان، گناه نزدیگان خدا محسوب مى شود.

 

ج) شواهد خلاف 1ـ گناه مطلق
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma