ج) قوه عقلیه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
ب)قوه خیال ایرادات تفکر فلاسفه پیشین

که به وسیله آن صور کلیه را درک مى کنیم، مثلا: وقتى مى گوییم: انسان، یک مفهوم جامع و کلى در نظر ما مى آید که بر انسان بزرگ، کوچک، چاق، لاغر، سیاه، سفیدو... تطبیق مى کند. مسلم است که این مفهوم را با حس مشترکیا قوه خیال درک نکرده ایم، زیرا کار آنها درک صورت هاى مشخص و جزیى است، پس این مفهوم کلى و جامع را با نیروى دیگرى ـ که ما نامش را قوه عقلیه مى گذاریم ـ درک مى کنیم.

2ـ فلاسفه پیشین پس از اعتقاد به افلاک نه گانه و اعتقاد به حرکت آنها، از روى این حرکات دورانى و با مقدمات مفصلى براى افلاک اثبا نفس مجرد مى کردند. (مانند: روح براى بدن ما!) سپس به وسیله دلایلى معتقد بوند که: این نفوس فلکى از موجودات مجرد دیگرى به نام عقول الهام مى گیرند و کسب فیض مى کنند و به این ترتیب براى هر فلکى، عقلى قایل بودند و این گونه بود که به وجود عقل افلاک نه گانه، عقیده پیدا کردند(1)

از طرفى معتقد بودند که: نفوس انسانى (ارواح ما) باید براى فعلیت یافتن استعدادهایشان و درک حقایق از موجود مجردى (عقل فعّال) کسب فیض کنند و به این ترتیب ناچار شدند تا عقل دهمى را ـ که آن را عقل فعّال مى نامیدند (به دلیل به فعلیت رساندن نفوس انسانى) ـ قائل شوند. به عقیده آنها این عقل منبع تمام حقایق و معلومات است.

بنابراین از نظر فلاسفه پیشین سر چشمه تمام معلومات ما همان ارتباط و اتصال با عقل فعّال است و از این راه است که ما مى توانیم حقایقى را درک کنیم.

3ـ هر قدر روح انسان قوى تر باشد ارتباط و اتصال او با عقل فعّال ـ که منبع و خزانه معلومات است ـ بیشتر خواهد بود و بهتر و بیشتر خواهد بود و بهتر و بیشتر مى تواند حقایق عالم را دریابد. بنابراین یک نفس قوى و کامل مى تواند در کوتاه ترین مدت، وسیع ترین معلومات را به عالى ترین وجه از عقل فعّال ـ که به فرمان خداوند اضافه علوم مى کند ـ کسب نماید.

همچنین هر اندازه قوه خیال قوى تر باشد، بهتر مى تواند مفاهیم و صور کلیّه اى را که با قوه عقلیه دریافته، در لباس صورت هاى حسى (صورت هاى جزئى) مجسم سازد. و هر اندازه قوه خیال قوى تر گردد، سبب مى شود که انسان صور محسوسه خارجى را بهتر و کامل تر درک کند. (دقت کنید)

 

فلاسفه پیشین از مجموع این مقدمات چنین نتیجه مى گرفتند: از آنجا که نفس پیامبر (روح او) فوق العاده قوى است، در نتیجه رابطه و اتصال او با عقل فعّال بسیار زیاد است، به همین دلیل او مى تواند خیلى سریع، عال ترین معلومات را به صورت کلى از عقل فعّال بگیرد.

و از آنجا که قوه خیالیه او نیز فوق العاده قوى و در عین حال تابع قوه عقلیه است، مى تواند مناسب آن صور کلى صورت هاى محسوسى ـ که از عقل فعّال دریافت داشته ـ بسازد و به این ترتیب پیامبر آن معانى کلى عقلى را در ذهن خود به صورت محسوس مى بیند. مثلا: اگر آن حقایق کلى مانند: معانى و احکام باشد، آنها را به صورت الفاظى بسیار موزون و در نهایت فصاحت و بلاغت ـ که از زبان شخصى در نهایت کمال شنیده مى شود ـ درک مى کند.

و از آنجا که قوه خیالیه او تسلط کامل بر حس مشترک دارد و حس مشترک او نیز فوق العاده قوى است، این صور خیالى را در آستانه حس او منعکس مى گرداند و در نتیجه پیامبر آن شخص را با چشم خود مى بیند و آن الفاظ و کلمات را با گوش خود مى شنود! و به این ترتیب وحى صورت مى گیرد! (دقت کنید).

این بود خلاصه آنچه که فلاسفه پیشین، درباره حقیقت وحى از نظر اصول فلسفه قدیم گفتهاند، پس بنابراین:

پیک وحى خدا همان عقل فعّال است که به فرمان خدا به پیامبر افاضه علم مى شود.

وحى چیزى جز ارتباط قوى با عقل فعّال و سپس تجسم حقایق عقلى در آستانه حس و خیال نیست!.

 

3ـ در واقع فرشته اى به صورت حسى وجود ندارد و صدایى در کار نیست، بلکه این قدرت قوه خیالیه پیامبر است که چنین صورت و صدایى را در افق ذهن ایجاد کرده و سپس قدرت حس مشترک آن را به صورت یک امر محسوس در حواس پیامبر منعکس ساخته است!

4ـ هنگام وحى طرز ادراک پیامبر دقیقاً بر عکس ماست، زیرا ما اول از طریق حس چیزى را درک مى کنیم، سپس صورت ذهنى آن در قوه خیالیه ایجاد مى گردد و بعد آن را به صورت یک مفهوم کلى عقلى در مى یابیم، اما پیامبر نخست با اتصال و ارتباط به عقل فعّال، حقایق کلیه را درک مى کند، سپس سایر آن بر افق خیال و حس او منعکس مى گردد!

 

 


1-لاهیجى، ملا عبدالرزاق;گوهر مراد، فصل 8، ص 121. / شیرازى، صدر الدین;اسفار / سبزوارى، ملا هادى، شرح المنظومه

 

ب)قوه خیال ایرادات تفکر فلاسفه پیشین
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma