1ـ وجدان چیست؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
الف) مادى ها 2ـ اختلاف درجات وجدان

قبل از هر چیز باید درباره حیقت وجدان و چگونگى فعالیت و نحوه تأثیر آن در اعمال و رفتار انسان صحبت کنیم. تردیدى نیست که هر کس نیروى مرموزى را در درون خود احساس مى کند که بر تمام اعمال، گفتار و حتى بر اندیشه ها و افکار او نظارت دارد. گر چه مردم در این احساس با هم تفاوت بسیار دارند، ولى کمتر کسى را مى توان پیدا کرد که اصل وجود آن را انکار کند1 (مگر افراد استثنایى و احیاناً بیمار!)

هرگز این نیروى مرموز راحت نمى نشیند و همیشه احساس مى کنیم که با تذکرات پى در پى خود ما را به کارهاى خوب تشویق مى کند و از کارهاى بد باز مى دارد. مثلا به ما مى گوید: پیمان شکنى مکنید، ظلم و ستم روا مدارید، نسبت به یکدیگر مهربان باشید، ناتوانان را دستگیرى و حمایت کنید، در برابر کسانى که بر شما حق تعلیم و تربیت دارند خضوع نمایید، حق شناس، پاکدامن و راستگو باشید و...

اگر تصمیم بر انجام عمل خلافى بگیرم، وجدان ما به جنگ با ما برمى خیزد و در درون وجود ما طوفان و انقلابى بر پامى سازد. آار این انقلاب درونى به صورت رنگ پریدگى، عصبانیت پراکندگى حواس و بى خوابى در وحود ما ظهور مى کند، آیا هرگز چنین حالتى در هنگام تصمیم بر انجام یک کار مثبت در خود مشاهده مى کنیم؟ البته که خیر، زیرا در آن حال، وجدان ما با آن هماهنگ است و در محیط روح ما آرامش کامل حکمفرماست.

اگر تذکرات وجدان سودمند نیفتاد و عمل خلاف انجام گرفت وجدان شروع به سرزنش و ملامت مى کند، سیل اعتراض خود را متوجه فک انسان کرده و او را ناراحت و متأثر مى نماید، او را در دادگاه خود محکوم و مجازات مى کند، شلاق بر روح او مى زند و او را وادار به توبه مى سازد.

بسیار اتفاق افتاده است کهخ افراد جنایتکار، پس از انجام عمل خود نه تنها به شدت پشیمان مى شوند، بلکه در وجود خود شعله هاى سوزانى را احساس مى کنند که به جان آنها افتاده و آنها را شکنجه مى دهد. 2 درست مانند این است که دستگاه مخصوصى از جنایت هولناک آنها فیلمبردارى کرده و به تکرار نمایش آن در مقابل چشم آمها مى پردازد. (مانند: ناله هاى جانخراش مظلوم بى گناهى که در لحظات آخر با لحن تضرع آمیزى به آنها التماس مى کرد) این حالت باعث مى شود که روح او با تازیانه وجدان، مورد شکنجه سختى قرار بگیرد! به همین دلیل بسیار دیده شده که براى رهایى از شکنجه دردناک وجدان، خود را به دادگاه هاى بشرى معرفى مى کنند و گدن خود را زیر شمشیر قانون مى گذارند، تا شاید آسوده شوند.

داستان افسرى که در جنگ دوم جهانى بر روى شهر هیروشیما3ى ژاپن بمب اتمى انداخت و در چند لحظه، شهر آبادى را به تل خاکستر تبدیل نمود و ده ها هزار نفر از افراد بى گناه (کودکان شیرخوار، بیماران بیمارستانها، و حیوانات بى زبان) را نابود کرد و اکنون بر اثر فشار و شکنجه وجدان، دیوانه شده است 4، نمونه اى از مجازات وجدان است. این افسر جنایتکار را ـ که مجرى فرمان جنایتکاران دیگرى بود ـ چه چیزى دیوانه کرد؟ آرى، تنها و تنها فشار و شکنجه وجدان!5 اما هنگامى که انسان تصمیم به کار نیکى مى گیرد، وجدان او را تشویق مى کند، پس از انجام عمل، از ورى تقدیر و تحسین مى نماید و تا آخر عمر هرگاه خاطره آن عمل را به یاد مى آورد، مورد نوازش وجدان قرار مى گیرد: به همین جهت احساس یک نوع خوشحالى، انبساط، غرور و سربلندى در خود مى کند.

در همان لحظاتى که انسان مشغول انجام یک عمل نیک یا بد است، وجدان آرام نیم نشیند و با کمال قدرت مى کوشد تا در صورت اول، انسان را تقویت و در صورت دوم، تضعیف نماید، شجاعتى را که انسان در هنگام انجام کارهاى خوب و تزلزل، سرافکندگى، لکنت زبان، رنگ پریدگى و لرزش دستى را که در هنگام انجام کارهاى بد در خود احساس مى کند، بر اثر فعالیت وجدان است.

شاید ما نتوانیم براى وجدان تعریف جامعى ـ جز از راه همین آثار ـ پیدا کنیم، زیرا وجدان هم مانند سایر نیروهاى درونى ما (مانند: روح حقیقت مرموزى دارد که تنها آن را از راه آثارش مى توان شناخت.)

ممکن است که حقیقت وجدان ـ که جزء سرشت آدمى است ـ جلوه اى از عشق به کمال و فرار از نقصان باشد. اما آنچه که مسلّم است این است که چنین نیرویى با چنان آثار درخشانى در نهاد آدمى وجود دارد.

 

الف) مادى ها 2ـ اختلاف درجات وجدان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma