تصاویر سایه روشن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
1ـ میزان فهم وحى 1ـ دستگاه گیرنده وحى

در پاسخ سؤالى که در آغاز بحث مطرح شد (آیا وحى یعنى ارتباط مستقیم تعلیمى با مبدأ جهان آفرینش و با هر کیفیت ممکن؟) مى گوییم: آرى، ممکن است، زیرا نه در فلسفه و نه در علوم طبیعى، کوچک ترین دلیلى بر محال بودن چنین رابطه اى نمى یابیم. با هیچ منطقى نمى توان اثبات کرد که ارتباط انسان با خداوند و دریافت حقایقى ازآن مبدأ بزرگ ممکن نیست.

ما در بحث هاى آینده ثابت خواهیم کرد که حتى در حیواناتى که از ما پست تر هستند، احساسات و ادراکات مرموزى دیده مى شود که نه تنها ما از درک چگونگى آن به تفضیل عاجز هستیم، بلکه تمام دانشمندان جهان در تفسیر آن عاجز مانده اند، ولى این عدم درک تفصیلى، مانع از آن وجود آن احساسات و ادراکات مرموز نخواهد بود.

چیزهاى زیادى وجود دارد که به طور مختصر به وجود آنها یقین داریم ولى از ماهیت آنها به طور تفصیل بى خبریم ـ مانند: روان، حیات و زندگى، عقل و هوش، نیروى جاذبه، نیرور برق و حقایق بسیار دیگرى که شب و روز با آنها سر و کار داریم.

 

تنها چیزى که ممکن است بعضى بگویند و در گذشته هم به آن اشاره شد اینست که: ما هر چه در وجود خود و حواس ظاهر و باطن خویش مطالعه مى کنیم، چنین رابطه اى نمى بینیم. اصلا تصور چنین رابطه اى براى ما ممکن نیست! تازه چطور مى توان باور کردـ این رابطه را دیگرى داشته باشد و ما نداشته باشیم؟!

این سخن خیلى عجیب به نظر مى رسد. آیا اگر ما چنین رابطه اى را نداشته باشیم دلیل بر این مى شود که دیگرى هم ندارد؟ و اگر بر فرض از تصور تفصیلى آن عاجز شویم چگونه ممکن است تصور اجمالى آن را نیز انکار کنیم؟

اجازه بدهید با ذکر چند مثال این موضوع را روشن تر سازیم.

1ـ فرض کنید در میان شهر کوران (البته کوران مادر زاد) آدم بینایى باشد که مى تواند به کمک چشم خود همه چیز را ببیند. البته این نابینایان چهار حسى حق دارند تا از اطلاعات وسیعى که آن شخص بیناى پنج حسى در اختیار دارد، با اعجاب و تحسین یاد کنند و جزئیات این حس مرموز پنجم اظهار بى اطلاعى نمایند.

ولى آیا آنها حق دارند وجود چنین حسى را انکار کنند؟ و یا از تصور اجمالى آن با وجود مشاهده آثار آن ـ اظهار عجز و ناتوانى بنمایند؟ آرى آنها از حس بینایى، حسى است که به کمک آن یک نوع رابطه مرموز (البته از نظر آنها) برقرار مى شود و دارنده آن از بسیارى چیزها آگاه خواهد شد.

همچنین آدمى که کر مادر زاد است، نمى تواند به طور دقیق معنى امواج صوتى و چگونگى تأثیر آن را روى استخوان هاى چکشى، سندانى، پرده صماخ و اعصاب شنوایى تصور کند، اما به طور مختصر مى داند که چنین رابطه مرموزى (از نظر خودش) میان آدم هاى شنوا و جهان خارج وجود دارد و به این وسیله در فکر او یک تصور مبهم و نیمه تاریک از این حس منعکس مى شود.

2ـ در عالم حیوانات ـ که معمولا روى حس خودخواهى، آنها را پست تر از خود مى دانیم! حواس مرموز و عجیبى دیده مى شود که اگر تعجب نکنید و جسارت نباشد، قصد ما درباره آن همان تصور نابینا و کر مادر زاد از بینایى و شنوایى است. 2

حتماً دیده اید ه شب پره 3 (خفّاش) در هنگام شب با سرعت زیادى در تاریکى پرواز پرواز مى کند، اما به محض اینکه به مانعى نزدیک شود خیلى سریع راه خود را تغییر مى دهد. آیا هیچ فکر کرده اید که چگونه این پرنده شب گرد، با وجود نداشتن دید معمولى، خیلى سریع وجود مانع را در تاریکى احساس و با سرعت کم نظیرى به هر سو پرواز مى نماید؟!

دانشمندان علوم طبیعى پرده از روى این راز برداشته و مى گویند: به نظر مى رسد که شب پره، امواج مرموزى مانند امواج رادار4 از خود بیرون مى فرستد. این امواج پس از برخورد به موانع، بر مى گردند و شب پره را از چگونگى مسیر مطلع مى سازد!

از جمله آزمایش هاى عجیبى که روى شب پره انجام و از تلویزیون نمایش داده شده این بود که: اتاقى را با سیم هاى نازکى که از هر طرف و به صورت نامنظم کشیده شده بود، آماده کردند، یه گونه اى که در اثر تماس با هر یک از تارهاى نازک سیم، لامپ مخصوصى روشن مى شد، اباق مورد نظر را تاریک کردند و دوربین فیلمردارى مجهز به سیستم مادون قرمز را آماده نمودند.

آنگاه چندین شب پره را در داخل اتاق رها کردند، شب پره ها با چنان مهارتى از لابه لاى سیم ها عبور مى کرند که تعجب همگان را بر انگیخت و هرگز لامپ مخصوص روشن نشد!

3ـ حیوانات مدتى قبل از وقوع زلزله به وسیله حس مرموزى با خبر مى شوند و لوله فوق العاده اى (پاره کردن بندها و فرار و صداهاى دلخراش) ـ که حکایت از تکوین حادثه ناگوارى است، سر مى دهند!

در حالى که نه ما و نه آن زلزله سنج هاى دقیق ما قادر به پیش بینى چنین حادثه اى نیستند! این چه حس مرموزى است که در این حیوانات به اصطلاح بى شعور وجود دارد و ما با آن همه عقل و شعور از آن بى بهره ایم؟!

یا آن شب پره داراى چه احساسى است که ما (اشرف مخلوقات) آرزو مى کنیم: اى کاش ما هم از چنین حسى بهره مند بودیم تا دیگر شب ها مشکلى برایمان پیش نمى آمد.

درست است که ما نمى توانیم چگونگى این احساسات مرموز را دریابیم، ولى آیا هرگز مى توانیم وجود آنها را به این بهانه ـ که تصور آنها به طور تفصیل براى ما محال است! ـ انکار کنیم؟

چرا ما نمى توانیم وجود این گونه احساسات را انکار کنیم؟ زیرا آثار آن را با چشم خود مى بینیم و همین کافى است تا تصویر اجمالى از آنها در ذهن ما ترسیم شود.

البته منظور از ذکر این مثال ها، نزدیک ساختن مطلب به ذهن است، وگر نه موضوع وحى با آنها تفاوت هاى روشنى دارد و از جهاتى، اصلا قابل مقایسه نیست.

در هر حال ما چاره اى نداریم جز اینکه به وجود چنین رابطه اسرارآمیزى، میان پیامبران و مبدأ عالم اعتراف کنیم و شاهد آن همان آثارى است که در وجود پیامبران و تعالیم آنها دیده مى شود، حال شما نام این رابطه را هر چه مى خواهید بگذارید، یک احساس مرموز یا حس ششم و یا هر نام دیگر.

 

1ـ میزان فهم وحى 1ـ دستگاه گیرنده وحى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma