10ـ دعوت منظم و یکنواخت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
9ـ آیا با خرافات و هوس بازى هاى محیط مبارزه مى کند؟ یک نمونه جالب از مدارک دین سازان عصر ما!

باید دید که آیا در اصول دعوت خود منظم و ثابت است؟ یا نوسان، تردید و تغییر عقیده نشان مى دهد؟ امروز مدعى مقامى و فردا ـ که تنور او گرم تر شدـ مدعى مقام بالاتر! یک روز توبه و اظهار ندامت مى کند و فردا گفته هاى سابق را از سر مى گیرد. خلاصه باید در این قسمت هم بررسى کافى کرد که آیا در طول دعوت خود مدافع اصول ثابتى بوده و به طرز منظم و طبق برنامه روشنى از آنها طرفدارى مى کرده، یا هر روز به رنگى دیگر؟! و قرائنى دیگر از این قبیل.

البته ممکن اتس هر یک از این قرائن، به تنهایى یا به همراه دو یا سه قرینه دیگر، براى اثبات قطعى صدق و کذب گفتار مدعى نبوت، کافى نباشد، ولى مسلماً اگر همه این قرائن به صورت کامل و صحیحى جمع آورى شود دلیل قاطعى براى اثبات مطلب خواهد بود! ان شاء الله در بحث نبوت خاصه ابات پیامبرى پیشواى بزرگ اسلام مى توانیم به طرز مؤثرى از این روش بهره بردارى کنیم.

3ـ گواهى پیامبران پیشین

راه دیگریکه مى توان با آن پیامبران واقعى را از مدعیان دروغینن شناخت، اخبار قطعى و صریح پیامبران پیشین، نسبت به پیامبران آینده است. بدیهى است از این راه براى شناختن نخستین پیامبر خدا نمى توان استفاده کرد، بلکه باید او را با یکى از ده راه گذشته (اعجاز، مطالعه در وضع مدعى نبوت و محتویات دعوت او) شناخت. گر چه این راه نسبت به دو راه گذشته راه ساده اى است، ولى نه آن قدر ساده که بعضى از سوء استفاده کنندگان پنداشته اند.

براى اینکه از این راه نتیجه قطعى و غیر قابل انکار گرفته شود باید شرائط چهارگانه زیر را کاملا در آن رعایت کرد:

 

1ـ ثبوت نبوت کسى که از پیامبر بعد از خود مى دهد و مى گوید: بعد از من فلان پیامبر با این صفات و مشخصات ظهور خواهد کرد. البته باید این خبر با دلیل قطعى و غیر قابل انکار (به وسیله یکى از دو طریق سابق، یا اخبار پیامبر دیگرى پیش از او) باشد. ناگفته پیداست که اگر نبوت شخص خبر دهنده کاملا محرز و مسلم نباشد گواهى او هیچ گونه ارزشى نخواهد داشت.

2ـ باید خبر مزبور به طور قطع و نقین از پیامبر پیشین صادر شده باشد. بنابراین به هر خبر ضعیف و مشکوکى که در هر کتابى ـ حتى کتابهاى معتبرـ باشد نمى توان تکیه کرد.

3ـ دلالت این خبر باید صریح، قاطع و غیر قابل تردید باشد، نه اینکه یک جمله سخنان ایهان داد (دو پهلو) را برداریم و با تفسیر، توحید و احیاناً تحریف و چنانکه سنت بهایى هاست!) آن را بر نبوت مدعى جدید منطبق کنیم! زیرا منظور پیامبر پیشین از چنین خبرى هرگز معما گویى و لغز خوانى نبوده، مسلماً او نمى خواسته بر روى یک راز مگو سرپوش ابهام بگذارد، بلکه او مى خواسته از یک حقیقت مهم ـ که سرنوشت آیندگان به آن بستگى داشته ـ پرده بر دارد و پیروان خود را نسبت به پیامبر آینده از شک و تردید و سرگردانى بیرون آورد.

روشن است که باید در چنین مقامى با صراحت تمام و بى پرده سخن بگوید و از هر گونه ابهام و پرده پوشى ـ که مسلماً دستاویزى براى مدعیان دروغین و ماجراجویان خواهد شدـ به شدت بپرهیزد.

با این حال آیا تعجب آور نیست که بعضى به تمام این حرف ها پشت پا زده و براى اثبات نبوت بعضى از دین سازان حرفه اى! دست به تأویلات و توجیهات عجیب و غریبى در کتب آسمانى زده و کار را به جایى رسانده اند که از حساب ابجد و حروف جمل! به عنوان یک مدرک محکم استفاده کرده و به حساب هایى نظیر آنچه فال گیران و طالع بینان مى کنند توسل جسته اند!

معلوم نیست که اینها چگونه فکر مى کنند؟ نبوت ـ که باید راهنماى جهان بشریت باشدـ یک مطلب قاچاق و مرموز نیست که مانند اسرار کیمیاگران قدیم براى اینکه به دست نااهلان نیافتد آن را به حساب ابجد صغیر و کبیر ادا کنند. فعلا در این باره بیش از این صحبت نمى کنیم و بحث مشروح تر آن را براى زمان دیگرى مى گذاریم.

4ـ باید کاملا علائم و مشخصاتى که در گفتار پیامبر پیشین ذکر شده بر وضع مدعى جدید تطبیق کند، نه اینکه مجبور باشیم آن را به وسیله دست کارى کردن، منطبق سازیم. اگر چنین کنیم مسلماً خود را فریب داده ایم و چنین پیامبرى مبعوث افکار شیطنت آمیز ما اس نه مبعوث از طرف خدا!

اگراین چهار نکته در اخبار پیامبران پیشیین جمع باشد مى توان به وسیله آن، مقام نبوت مدعى جدید را شناخت و اگر حتى یکى از این ها هم ناقص باشد، نتیجه صحیحى از آن به دست نمى آید.

 

9ـ آیا با خرافات و هوس بازى هاى محیط مبارزه مى کند؟ یک نمونه جالب از مدارک دین سازان عصر ما!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma