افراد مطلعى که به سویس مسافرت کرده اند و همچنین کسانى که با تجار سویسى یا نمایندگان کارخانجات آنجا سر و کار داشته و دارند، تأکید مى کنند که: این داستان هایى که از وضع اخلاقى مردم سویس نقل مى کنند (مانند: تعطیل بودن دادگسترى به علت نبودن پرونده هاى جنایت) بسیار اغراق آمیز است، زیرا ادارات دادگسترى سویس در تمام مدت سال جریان عادى خود را طى مى کنند.
از جمله مدارکى که مى تواند مبالغه آمیز بودن این اظهارات را ثابت کند، آمارى است که در سال 1335 در خصوص خودکشى و انتحار از طرف سازمان پزشکى جهان در جراید انتشار یافت.
مطابق این آمار مجموع خودکشى هاى یک ساله سراسر جهان بالغ بر 72000 نفر بوده است. در این گزارش تصریح شده بود که خودکشى در ممالک ژاپن، دانمارک، استرالیا، سویس به نسبت جمعیت، بیش از سایر کشورها بوده است!
این گزارش نشان مى دهد که طوفان هاى اجتماعى و مفاسد اخلاقى که سرچشمه اصلى انتحارها و خودکشى هاست ـ در این کشور نسبت به جمعیت خود فراوان است. و علیرغم تبلیغات و تصورات عده اى خوش باور، آنقدرها هم وضع اجتماع آنجا آرام نیست، زیرا خودکشى در یک اجتماع سالم و آرام ـ که اصول اخلاقى با قدرت در آن حکومت مى کند ـ معنى ندارد. اما از آنجا که در شهر کوران، یک چشم، پادشاه است، در برابر فجایعى که در ممالک هم مرز سویس رخ مى دهد، باید سویس را یک مدینه فاضله دانست؟ زیرا مردم آن نسبت به دیگر ملت ها، مردمى سالم، آرام و وظیفه شناس هستند! و همین مقایسه سبب شده که وضع اخلاقى مردم آنجا را را به مراتب بیش از آنچه هست نشان دهند.