1ـ سرچشمه تمایل انسان به زندگى اجتماعى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
3ـ لزوم بعثت انبیا از نظر قانون و اجتماع 2ـ زیر بناى اجتماع و علل احتیاج به قانون

در باره اینکه: چرا انسان یک موجود اجتماعى است و بر اساس یک الهام درونى تمایل به زندگى دسته جمعى دارد؟ سخن بسیار گفته اند و ماسه نمونه از آن را نقل مى کنیم. الف) بسیارى معتقدند که: این تمایل جزء سرشت و فطرت انسان است و مى توان آن را در ردیف امیال و غرایز دیگر گذاشت و به همین دلیل اشتقاق کلمه انسان را از ماده انس مى دانند.

در واقع جمله معروف الانسان مدنى بالطبع معرف همین مکتب است.

ب) گروهى دیگر از دانشمندان، دلیل این تمایل را غریزه استخدام مى دانند و مى گویند: انسان بر اثر داشتن غریزه استخدام، همیشه سعى مى کند از موجودات دیگر به نفع خود بهره بردارى کند، مثلا: همان طور که از ساق، برگ، میوه و ریشه یک درخت یا از گوشت، پوست، شیر و پشم حیوانات و یا از نیروى بادها و آبشارها تا نیروى برق، اتم، لیزر و...به نفع خود استفاده مى کند; همین کار را هم در مورد همنوعان خود (افراد بشر) مى خواهد انجام بدهد، ولى چون آنها مانند گیاهان و حیوانات در برابر او تسلیم بدون قید و شرط نیستند (گر چه گیاهان و حیوانات هم به تمام معنى تسلیم نیستند و بهره بردارى از آنها نیازمند به پذیرایى هایى از قبیل آب دادن و مانند آن است.) ناچار مى شود در مقابل استفاده اى که از آنها مى برد بهره اى هم به آنها برساند.

به عبارت دیگر: بهره بردارى انسان از افراد همنوع خود به صورت بهره بردارى متقابل و بر اساس اصل تعاون است و اینگونه است که انسان به دنبال غریزه استخدام به زندگى اجتماعى تن در مى دهد. جمله الانسان مستخدم بالطبع نیز معرف این مکتب است.

ج)در برابر این دو مکتب، مکتب سومى را مى توان طرح ریزى کرد که شاید به حقیقت نزدیک تر باشد و آن اینکه: «تمایل انسان به زندگى اجتماعى نتیجه میل به تکامل به همراه یک استدلال روشن عقلى است.»

توضیح اینکه: انسان طبعاً مایل به کمال و تکامل است، مى خواهد هر چه بیشتر از مواهب حیات استفاده کند و حداکثر بهره بردارى را از نیروهایى که در طبیعت ذخیره شده به نفع خود بنماید.

 

(البته ممکن است که شما میل به تکامل را از شئون غریزه حبّ ذات بدانید و یا اصلا آن را غریزه مستقلى محسوب کنیم، ولى فعلا کارى به این قسمت ندارم.)

از طرفى انسان، روى یک حساب روشن مى بیند که اگر بخواهد تنها زندگى کند و تنها به جنگ مشکلات حیات برود، احتمال موفقیت او بسیار ـ کم و به فرض موفّقیّت، بهره او کم تر خواهد بود. به صورت گروهى بهتر مى توان نیروهاى سرکش طبیعت را مهار کرد، بر مشکلات پیروز شد و با موانعى که موجودیت بشر را تهدید مى کند جنگید.

از این گذشته نیروهاى جسمى و فکرى یک فرد، آماده هر کارى نیست و هر کس به تنهایى استعداد انجام کارهاى معین و محدودى دارد، در صورتى که در اجتماع، استعدادها و آمادگى هاى گوناگونى براى کارهاى متفاوت وجود دارد.

نه تنها در زندگى مادى بلکه در سرمایه هاى معنوى انسانى نیز عین این حساب وجود دارد، یک فکر، هر قدر هم که نیرومند باشد از حقایق علمى مى تواند به طور محدودى پرده بردارد، اما تراکم تراکم عقل ها و افکار دانشمندان مى تواند حقایق بسیارى را کشف کند، زیرا تحقیقات و تجّسسات علمى، یکدیگر را تکمیل مى کنند. پس بنابراین براى به دست آوردن ملکات فاضله و اخلاق عالى انسانى نیز راهى جز استفاده از همه افراد نیست.

نتیجه اینکه: از ضمیمه کردن این دو مقدمه با یکدیگر (1ـ میل طبیعى انسان به تکامل 2ـ بهتر یافتن راه ترقى و تکامل در اجتماع با یک حساب روشن) علت تمایل نوع انسان به زندگى اجتماعى روشن مى شود.

احزاب کنونى دنیا ـ که در واقع اجتماعات فشرده ترى در دل اجتماع بزرگ انسانى هستند ـ بر اساس همین منطق و طرز تفکر بنا شده اند، نه بر اساس غریزه استخدام (1) و امثال آن. اجتماع بزرگ انسانى هم از روز نخست بر همین پایه بوده است. البته شکى نیست که انسان هاى اولیه ـ که این حقایق را به صورت مبهمى درک مى کردند ـ اجتماع خیلى ناقصى داشتند که از حدّ اجتماعات قبیلگى تجاوز نمى کرد و هر قدر لزوم این همکارى حیاتى بیشتر درک شد، ارتباطات اجتماعى محکم تر و اجتماع به صورت کامل تر و وسیع ترى در آمد.

به همین جهت از هم اکنون پیش بینى مى شود که در آینده بر اثر رشد فکرى انسان ها لزوم همکارى ملت ها و تعاون بین المللى و جهانى آن قدر روشن شود که همه دنیا به صورت یک کشور و بلکه یک خانواده در آید و تمام مرزهایى که به دست بشر ساخته شده، برداشته شود و یک قانون بر سراسر جهان حکومت کند.

 


1-اصولا استخدام و به عبارت دیگر استثمار و استعمار، معلوم نیست جزء غرایز انسان باشد!

 

3ـ لزوم بعثت انبیا از نظر قانون و اجتماع 2ـ زیر بناى اجتماع و علل احتیاج به قانون
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma