تشکیل شخصیّت انسان از دو نیمه علم و غرایز

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
آیا اخلاق نتیجه علم است؟ راه صحیح تربیت

شاید عقیده سقراط و پیروان او در مورد رابطه علم و اخلاق در زمان خود مورد توجه بوده، ولى امروزه مخصوصاً با توجه به اصول روانشناسى نوین، به هیچ وجه قابل قبول نیست. 9

بى اساس بودن این عقیده را آزمایش هاى فراوانى ـ که به عمل آمده و خود ما هم شامل مواردى از آن در زندگى روزانه هستیم ـ روشن مى سازد، زیرا افراد بسیارى دیده شده که از روى علم و عمد، دست به کارهاى ننگین و خلاف زده اند و با اینکه از عواقب شوم و نتایج نکبت بار اعمال خود با خبر بوده اند، بر اثر طغیان شهوات، هیجان غرایز سرکش و یا عادات غلط، مرتکب آن شده اند; حتى تذکرات و پند و اندرزهاى بعدى هم نتوانسته اند از تکرار آن جلوگیرى کنند. در مقابل افرادى را مى شناسیم که اطلاع زیادى از مسائل اخلاقى و نتایج و عواقب آن ندارند، اما به خاطر سلامت نفس، اعتدال غرایز و یا عادات خوب، به ور ذاتى به نیکى ها گرایش دارند و از بدى گریزانند. این حقیقتى غیر قابل انکار است.

اشتباه نشود، زیرا نمى توان تأثیر علم را در بهبود اخلاق نادیده گرفت، 10 چرا که هستند کسانى که تعلیمات صحیح، مایه تربیت اخلاقى آنها شده، ولى آن چنان هم نیست که هر کس خوب و بد را دانست آدم خوبى شود و هر آدم بدى به خاطر نادانى بد باشد!

کسانى که اخلاق را به طور مطلق، نتیجه علم مى دانند، تنها نیمى از شخصیّت انسان را شناخته اند و تصور کرده اند که شخصیّت انسان منحصراً یک شخصیّت عقلانى است و زمام حکومت کشور وجود ما تنها در دست عقل است; در حالى که قسمت مهمى از شخصیّت انسان (و در بعضى قسمت اعظم!) را همان غرایز (حبّ ذات، میل به کمال، استخدام دیگران، حس انتقام، ترس، غضب و امیال و علاقه هاى گوناگون به مال، مقام، جمال و...) تشکیل مى دهد 11

در حقیقت اگر عقل را به عنوان قوه قانونگزار مجلس کشور وجود خود تصور کنیم، غرایز و امیال، در حکم قوه مجریه است، اما نه یک قوه مجریّه مطیع و راضى به حدود اختیارات خود! این قوه مجریه بسیار سرکش و قلدر است و گاه مى شود که چنان از حدود اختیارات خود تجاوز مى کند که عقل را به زندان مى افکند و سرنوشت وجود ما را به کلى در اختیار خود مى گیرد و اینجاست که خط مشى زندگى ما به دست او تعیین مى شود و اینجاست که تعلیم و آموزش، هیچ گونه نقشى در وجود ما نخواهد داشت. جار و جنجال غرایز سر کش چنان غوغایى در سرزمین وجود ما به راه مى اندازد که هرگز صداى عقل خیر اندیش، مدبّر و راهنما به گوش نمى رسد و مقدرات ما به دست همین غرایز مى افتد.

 

آیا اخلاق نتیجه علم است؟ راه صحیح تربیت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma