الف) معصوم بودن افتخار نیست!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
3ـ خطا در امور عادى روزانهب) معصوم بودن با «تقیه» سازگار نیست!

نخستیم اشکالى که در بحث عصمت پیامبران به نظر بسیارى مى رسد این است که مى گویند: این طور که شما عصمت را تفسیر یم کنید، یک نیروى مرموز خدا دادى است که به هر کس داده شود، در برابر هر نوع گناه و انحراف و خطا مصونیت پیدا مى کند، در حالى که این افتخار نیست، زیرا خدا به هر کس که این نیروى مرموز را بدهد، چنین حالى را پیدا خواهد کرد. مسلماً ما، شما و هر شخص دیگرى هم با داشتن چنین نیروى الهى، معصوم خواهیم شد. اگر به جانى ترین انسان روى زمین هم چنین نیرویى بدهند، از هر گونه گناه و خطا مصونیت پیدا خواهد کرد.

بنابراین ترک گناه براى پیامبران و امامان فصیلتى نیست، آنها به اراده خدا در برابر گناه بیمه شده اند و به همین دلیل مزد و ثوابى هم لازم نیست به آنها داده شود! زیرا آنها نمى توانند گناه کنند تا ترک گناه براى آنها افتخارى باشد و این درست مانند آن است که سارقى را در یک سلول انفرادى قرار دهند و آن سارق نتواند سرقت کند، این که افتخارى نیست!

پاسخ

نه تنها این ایراد متوجه اصل مسئله لزوم عصمت پیامبران نیست، بلکه متوجه مسئله فضیلت بودن عصمت است. کسانى که چنین ایرادى را کرده اند، به درستى معنى عصمت و مصونیت پیامبران را از خطا، درک ننموده اند. آنها چنین پنداشته اند که: مصونیت پیامبران از گناه و خطا و مانند مصونیت در برابر مالاریا، حصبه، وبا و مانند آن است که با تزریق واکسن هاى مخصوص، چنین حالى در آنها پیدا مى شود و چه بخواهند و چه نخواهند این حالت در وجود آنها هست.

اشتباه آنها در همین نکته است که آنها عصمت را یک نوع مصونیت غیر ارادى و غیر اختیارى پنداشته اند، در حالى که دقیقاً مطلب به عکس آن است، زیرا از بحث هایى که درباره چگوهنگى عصمت شد، این حقیقت روشن مى گردد.

توضیح اینکه: بر خلاف آنچه ایراد کنندگاه تصور کرده اند، عصمت پیامبران و پیشوایان بزرگ دین، یک حالت کاملا ارادى و اختیارى است که سر چشمه آن عقل، علم و ایمان آنهاست.

براى روشن شدن این حقیقت لازم است مثال هاى گذشته را یاد آور شویم.

گفتیم: هرگز یک پزشک حاضر نیست آبى را که مملو از انواع میکرب ها مى باشد، بنوشد، زیرا عادتاً محال است به چنین کاریتتن در دهد; در حالى که یک انسان بى اطلاع ممکن است جرعه هایى از آن را بنوشد!

امکان ندارد یک شخصیّت معروف، برجسته و محترم اجتماع، به خاطر دزدیدن یک آفتابه شبانه از دیوار خانه مردم بالا رود و اگر بر فرض چنین کارى از او سر زند، حکایت از بیمارى روحى او مى کند.

آیا آن آقاى پزشک و این شخصیّت برجسته، به حکم اجبار و بدون اراده و اختیار، این کارها را ترک مى کنند؟ و آیا آنها یک نوع مصونیت خالى از اراده در برابر این اعمال دارند؟

آیا نوشیدن آن آب مملو از میکر و دزدیدن این آفتابه، براى آقاى پزشک و کن شخصیّت معروف، محال ذاتى است؟ یعنى آنها اصلا قدرت بر انحام این کار ندارند؟!

بدیهى است که پاسخ تمام این سئوال ها منفى است. آنها به خوبى مى توانند این کارها را انجام دهند، ولى علم و دانش آنها، موقعیت آنها، ایمانى که به خطر و پستى و بى ارزش بودن آن دارند، سد محکمى در برابر آنها ایجاد مى کند که با توجه به آن، احتمال چنین اعمالث در مورد آنها صفر (محال عادى) خواهد بود، ولى نباید فراموش کرد که این سد محکم، چیزى جز علم، دانش، ایمان و شخصیّت آنها نیست! آنها در برابر این عمل و مانند آن مصونیت دارند و این مصونیت به طور مسلم براى آنها فضیلت است، زیرا زاییده فضایل رونى (عم، دانش، ایمان و شخصیّت) آنهاست، گو اینکه ممکن است در برابر بسیارى از اعمال ناپسند دیگر، چنین مصونیتى را نداشته باشند.

حال اگر کسى پیدا شود که ایمان او به قدرى قوى و علم و دانش و احاطه او به حقایق، اسرار جهان و عوامل خوشبختى و بد بختى انسان به قدرى وسیع و تسلط او بر هوى و هوس هاى خود به قدرى زیاد باشد که انجام تمام گناهان براى و حال نوشیدن آن آب مملو از انواع میکرب ها را براى آن آقاى پزشک داشته باشد; آیا این فضیلت محسوب نمى شود؟!

این همان مقام عظیم عصمت و مصونیت ازگناه است که پیامبران و امامان آن را دارا مى باشند و سرچشمه اصلى آن، ایمان، علم و دانش، تسلط بر نفس، همت والا و فکر بلند آنهاست. آیا این مصونیت، فضیلت نیست؟! و آیا آنها در این امر اختیارى نمى توانند مرتکب گناه شوند؟!.

آنها مى توانند و قدرت دارند، اما هرگز از این قدرت خود استفاده نمى کنند و این بزرگ ترین افتخار و عالى ترین فضیلت است، 

 

3ـ خطا در امور عادى روزانهب) معصوم بودن با «تقیه» سازگار نیست!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma