5/98% از مردم این کشور پیرو مذهب مسیح ((علیه السلام)) مى باشند و تبلیغات مذهبى در میان آنها کم نیست. هیچ آیین و مذهبى پاى بند نبودند وضع اخلاقى آنها مثل امروز بود.

موضوع تأثیر مذهب و تعلیمن مذهبى در روحیه مردم سویس از اینجا روشن مى شود که قانون تعلیمات ابتدایى مورخ 2 دسامبر درباره وظایف مدارس ابتدایى مقرر مى دارد که: «هنگامى که طفل به سن 6 سال تمام رسید دبستان براى تربیت وى جانشین خانواده مى شود و باید سعى کند اخلاق، نیروهاى ذهنى و جسمى و استعدادهاى او را پرورش دهد و مطالبى را که متناسب با سن اوست به وى بیاموزد.»

تربیت ابتدایى باید ایمان به خداوند را در روح طفل رسوخ دهد و به او بیاموزد که نسبت به هم نوعان خود بر طبق دستورات مذهبى رفتار نماید و....؟ (1) و نیز درباره مواد درسى در مدارس ابتدایى چننى مى خوانیم: تعلیمات دینى، زبان مادرى حساب، شناختن کشور،...(2) در دوره دوم (تحصیلات متوسطه) عین همین مواد به اضافه مواد دیگرى برنامه درس آنها را تشکیل مى دهد. همچنین با توجه به اینکه: «کشور سویس کشورى است که تعداد اشخاص بى سواد آن تقریباً صفر است. به علاوه کیفیت تحصیل در آنجا نیز بیسار خوب و رضایت بخش مى باشد»(3) روشن مى شود که نسبتاً تعلیمات مذهبى و روح دینى، در مردم این سرزمین نفوذ دارد و مسلماً این موضوع در وضع اخلاقى آنها بى اثر نیست.

تعلیمات دینى یکى از مواد اساسى برنامه هاى اساسى برنامه هاى ابتدایى و متوسطه آنهاست و عموم افراد بدون استثناء باید آن را فرا گیرند و طرز تعلیم تمام مواد درسى (و از جمله تعلیمات دینى) به روش صحیحى انجام مى گیرد. بنابراین در سالهایى که اطفال آنها آمادگى کامل براى پذیرفتن حقایق دارند به مقدار قابل توجهى تعلیمات دینى مى بیند.

با این وضع چگونه مى توان ادعا کرد که وضع اخلاقى آنها ـ که نسبت به کشورهاى هم جوار نسبتاً بهتر است ـ معلول پرورش و تربیت وجدان است و نه معلول تربیت مذهبى؟ آرى باید اطمینان داشت که اگر آنها به کلى از تعلیمات مذهبى بى بهره بودند چنین وضعى را نداشتند و طرز اخلاق آنها با آنچه فعلا دیده مى شود تفاوت بیسار داشت.

1-نشریه وزارت فرهنگ، شماره 9، تیرماه 1338

2-نشریه وزارت فرهنگ، شماره 9، تیرماه 1338

3-نشریه وزارت فرهنگ، شماره 9، تیرماه 1338