4ـ رابطه وجدان با آداب و رسوم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
رهبران بزرگ و مسوولیت های بزرگتر
3ـ وجدان بستگى به تشخیص دارد 5ـ رابطه وجدان با تکرار عمل

وضع محیط و آداب و رسوم نیز نقش مهمى در قضاوت وجدان دارد.

 

بسیار دیده شده که کارهاى غلط و خلافى در یک محیط رایج مى گردد و قبح آن از بین مى رود. در چنین محیطى کمتر کسى پیدا مى شود که وجدانش از انجام آن کار ناراحت شود. (مگر افراد بسیار نادرى که زنجیر عادات و رسوم را از دست و پاى عقل خود گشوده و قادر به قضاوت صد در صد منطقى و آزاد مى باشند.)

اما در محیط دیگرى که این عمل رایج نشده و به صورت رسم و عادت در نیامده و وجدان هر کس از انجام آن متأثر مى گردد. این خود دلیل بر این است که قضاوت وجدان به وضع محیط ها و چگونگى عادات و رسوم آن بستگى دارد.

مثلا: در میان اقوام هندى ـ که کشتن حیوانات و خوردن گوشت آنها ممنوع است ـ وجدان افراد از مشاهده منظره سر بریدن یک حیوان یا جویدن یک تکه گوشت، به شدت ناراحت مى شود، در صورتى که در محیط هاى ما ـ که این موضوع کاملا رایج است ـ تقریباً هیچ گونه ناراحتى احساس نمى شود.

البته این طرز فکر هندوها غلط و نادرست است، زیرا در حقیقت کمالى بالاتر از این براى یک حیوان متصور نیست که جزء بدن موجود عالى ترى مى گردد و به این ترتیب در یک سطح بالاتر از هستى معمولى خود قرار گیرد. همان طور که خاک جزء گیاه و گیاه به نوبه خود جزء بدن حیوانات مى شود و این همان قانون تکامل و ناموس جهان آفرینش است. (بگذریم از اینکه در میان فرزندان آدم و حوا کسانى پیدا مى شوند که نه تنها امتیازى بر چهارپایان ندارند، بلکه وجودشان به مراتب کم مصرف تر است و اگر طعمه حیوانات شوند تکاملى براى آنها روى داده است!)

حال بر فرض اینکه طرز فکر هندوها صحیح باشد، آیا هیچ دلیلى براى عدم ناراحتى وجدان ما از انجام این عمل، جز رایج بودن آن در محیط ما وجود دارد؟ اینکه مى گویند: رواج عمل زشتى در یک محیط، قبح (زشتى) آن را کم مى کند، تقریباً اشاره به همین معنى است. این وجدان ماست که در چنین محیط هایى بد عادت مى شود و شمشیر برنده قضاوت آن زنگ مى زند. بنابراین تردیدى در این موضوع باقى نمى ماند که قضاوت وجدان، بستگى زیادى به وضع عادات و رسوم محیط دارد. بر همین اساس نمى توانیم براى مبارزه با عادات و رسوم غلطى که در یک محیط وجود دارد از حربه وجدان استفاده کنیم. مثلا: در پشت کوه قاف کشورى وجود دارد که مردم آن مهارت عجیبى در باطل نمودن حق و حق نشان دادن باطل درند و به طور رسمى روى این عمل، معامله مى کنند و نام آن را هم حق حساب مى گذارند! شاید بى وجدان هم نباشند و به اندازه خود سهمى از وجدان داشته باشند، اما این عمل ـ که از زشت ترین کارهایت به قدرى در میان آنها رایج شده که با وجدان و خاطرى آسوده آن را انجام مى دهند، حتى دلالانى براى این کار وجود دارد که درست مانند خرید و فروش اجناس تجارتى براى جوش دادن این گونه معاملات، فعالیت مى کنند، شاید هم این عمل را یک نوع کار گشایى و خدمت به خلق مى دانند! به همین جهت با اینکه آب، خاک و منابع زیر زمینى آنها در دنیا کم نظیر است، مردمى بیچاره، تهى دست و قابل ترحم اند! در چنین محیطى وجدان به ندرت مى تواند با این عمل رایج مبارزه کند.

3ـ وجدان بستگى به تشخیص دارد 5ـ رابطه وجدان با تکرار عمل
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma