2ـ فسلفه تحریم ربا کجا رفت؟!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
خطوط اصلی اقتصاد اسلامی
نبودن قصد جدى در حیل ربا

فسلفه حرمت ربا چیزى نیست که بر کسى مخفى باشد، و اگر تفصیل آن را نداند اجمال آن را حتماً مى داند، رباخوارى سبب استثمار توده هاى زحمتکش و مستضعف، دو قطبى شدن جامعه، زیر پا گذاردن اصول اخلاق، ممانعت از کار خیر، گسترش ظلم و ستم، تن پرورى و بیکارى، و امثال آن مى شود.

این مفاسد علاوه بر این که جنبه عینى دارد در احادیث اسلامى نیز آمده است و قرآن مجید اشاره به آن دارد.

ایا اگر همه رباخواران دنیا یک قوطى کبریت را یا یک سیر نبات ضمیمه کنند این فعالیت وحشتناک از میان خواهد رفت؟

آیا اگر نام رباخوارى را بیع شرط، یا معامله یا خرید و فروش اسکناس بگذارند مشکلات حل خواهد شد؟ چه خیال خامى؟

 

از یک سو، میبینم شارع مقدّس اسلام رباخوارى را جنگ با خدا (یا خلق خدا) شمرده و یک درهم از ربا را معادل چندین زنا دانسته، آیا با یک قوطى کبریت، صلح با خدا و خلق خدا مى شود و با یک سیر نبات، معادل ازدواج با حلال و همسر مى گردد؟ و آن همه جوش و تأکید به همین سادگى فرو مى نشیند؟ اگر چنین است جوش نمى خواهد.

به همین دلیل غالباً مى بینیم که توده مردم آزاده و حق طلب هرگز زیربا این گونه کلاه شرعیها نمى روند، هر چه بخواهیم با دلائلى آنها را قانع کنیم قانع نمى شود و مى گویند این چیزى جز رباخوارى نیست و بقیه صحنه سازى بى ارزش است!

این وجدان عمومى «عقلا» و «اصل عرف» خود دلیل رشونى است بر این که عناوین نمى تواند جدى باشد و مشمول عمومات احکام و آیات قرآن در زمینه معاملات گردد.

ان وجدان عمومى گواه زنده اى بر بى پایه بودن این تعبیرات انحراى و عدم دگرگونى در ماهیّت مسأله از نظر قواعد و ضوابط فقهى است.

و بالاخره این وجدان عمومى نشان مى دهد که این طرف فرار از ربا در واقع کلاه گذارى بر خویشتن است نه بر سر مسائل شرعى که این کلاه از سر آنها گشاد است!

 

3ـ توسل به کلاه شرعى ارزشهاى اسلامى را از میان مى برد عیب این گونه کارها محدود به همان منطقه تطبیق آنها نیست، بلکه به صورت یک بیمارى واگیردار به سایر مقرّرات و احکام نیز سرات مى کند و سبب مى شود که گروهى از مردم کم کم عادت کنند فجیعترین و وحشتناکترین گناهان را با تغییر نام و عنوان مرتکب شوند و به حریم احکام الهى هجوم آورند و هیچ ارزش اخلاقى و اسلامى را سالم نگذارند،و همه را با بهانه هاى واهى به هرج و مرج بکشانند.

این طرز برداشت از احکام اسلام که مى توان جنگ با خدا و خلق را با ضمیمه کردن یک حبه قند تبدیل به صلح و صفا و میلیونها ول را از طریق رباخوارى بالا کشید و آن را چون شیر مادر حلال دانست که «سودا به رضا است» این فکر را به وجود مى آورد که آن چه مهم است تمایلات و منافع ماست بقیه را به نحوى مى توان حل کرد.

این طرز برخورد با مسائل اسلامى اصالت آنها را به کلّى از میان مى برد و آنها را بى محتوا و درون تهى مى سازد و تبدیل به قطعه مومى مى کند که آن را به هر شکل مى توان درآورد؟

و در بحث گذشته دیدیم آنچه فقهاى اسلام مى گویند فرسنگها از این برنامه فاصله دارد و مربوط به چیز دیگر، در جاى دیگر است.

این گونه موضع گیرى در برابر مسائل حاد اجتماعى انسان را به یاد همان داستان سابقى که عرض کردم آن «عالم نماى دربارى» مى اندازد که شاه زمانش به او گفت: مى خواستم نظر شرع مقدّس اسلام را در فلان مسأله فقهى بدانم تا برنامه اى را که در نظر دارم با آن هماهنگ سازم.

او در جواب گفت: قربان! نظر شرع مقدّس وسیع است تا اراده ملوکانه چه باشد.

 

پایان جلد اوّل

اصول کلّى اقتصاد اسلامى

 

 

نبودن قصد جدى در حیل ربا
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma