نبودن قصد جدى در حیل ربا

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
خطوط اصلی اقتصاد اسلامی
این کلاههاى شرعى براى سر همه کس گشاد است! 2ـ فسلفه تحریم ربا کجا رفت؟!

فرض کنید رباخوارى مى خواهد با ضمیمه کردن «یک سیر نبات» یا یک حبه قند یا یک قوطى کبریت، هر روز هزار تومان سود پول به جیب بزند، وشخص وام گیرنده نیز به حکم اجبار تن به این صحنه سازى داده، و این اجناس بى ارزش را به الاف و الوف خریدارى مى کند.

آیا براستى هیچ کدام از آنها قصد جدى روى این معامله دارند؟ راستى قوطى کبریت دو ریالى به ده هزار تومان مى خرد؟ تاکنون هیچ انسان عاقلى ـ به هر عنوان ـ چنین معامله اى کرده است؟

آیا اسکناس را که در عرف همه عقلا جنبه «ثمن» ـ یعنى پول پرداختن در مقابل جنس ـ را دارد مى توان به عنوان یک «متاع» مورد معامله قرار داد، و مثلا بگوئیم این ده هزار تومان نقد را به یازده هزار تومان یک ماهه مى فروشیم؟ آیا این خرید و فروش است؟

تا کنون در بازار چه کسى اسکناس را به اسکناس بیشتر بطور جدى فروخته که ما دوّمى آن باشیم؟

آیا قصد جدى آنها در واقع وام یک ماهه با سود یک هزار تومان نیست؟ و این خرید و فروش چیزى جز افزون یک عبارت صورى و تو خالى هست؟

با این حال چگونه مى توان این صورت سازیها را معامله جدى شمرد، و به اصطلاح مشمول عموم آیه افوا بالعقود دانست؟!

آیا کسى که خانه اش را بیع شرط مى کند براى فرار از ربا، در حالى که یک ده هزار قصد فروش خانه اش را ندارد و حتى از شنیدن نام خرید و فروش در رابطه با آن وحشت مى کند، چه قصد جدى براى معامله دارد، جز این که کارد به استخوانش رسیده و مى خواهد وام توأم با ربا بگیرد، و بخاطر رباخوار به این صحنه سازى بى محتوا و قلاّبى متوسّل شده است؟!

خلاصه این که باور نمى توان کرد که تقریباً در هیچ یک از موارد حیل ربا قصد جدى وجود داشته باشد، و همه مى دانیم که یکى از شروط اصلى صحّت معاملات قصد جدى داشتن است.

این کلاههاى شرعى براى سر همه کس گشاد است! 2ـ فسلفه تحریم ربا کجا رفت؟!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma