3ـ محو دولت به طور کامل

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
خطوط اصلی اقتصاد اسلامی
2ـ محو رابطه «کار» و «درآمد» انگیزه هاى حرکت جامعه را نباید نابود کرد

ـ چرا که دولت مولود نظام سرمایه دارى و محصول مالکیّت فردى و پاسدار آن است و هنگامى که این نظام و آن مالکیّت بطور کامل از میان رفت نیازى به وجود دولت براى پاسدارى آن نیست ...

 

با در دست داشتن این اصول سه گانه وارد بهشت کمونیسم مى شویم:

راستى چه رویاى دل انگیزى؟! ...

در محیطى گام نهاده ایم که در آنجا نه خبرى از مالکین بزرگ و کوچک اسن، نه فئودالهاى گردن کلفت مفتخوار! نه فرماندهان قلدر، و نه سیاستمداران زورمند!.

نه در آنجا جنگى است و نه دعوائى، نه دولتى، نه دادگسترى، و نه زندان و زندانبانى ...

همه سر براه، همه مهربان، همه آرام، همه خونسرد!

همه کار مى کنند، و حداکثر کوشش را به خرج مى دهند، و آنچه در قدرت و توان دارند براى پیشرفت هدفهاى جامعه به کار مى گیرند.

و تازه بسیار قانعند و کم توقع، تنها به مقدار احتیاج و نیازشان از فرآورده هاى صنعتى و کشاورزى استفاده مى کنند، و بقیه را مى گذارند براى سایرین، براى برادران و خواهران دیگر براى همه نیازمندان و رفقا!.

دیگر نه از آز و طمع خبرى است، و نه از بخل و حسد اثرى، و هیچکس مزاحم هیچ کس نیست و عیناً بهشت برین است، چرا که «بهشت آنجاست که آزارى نباشد...» ...

اگر شاعرى خیال پرداز، و نویسنده اى افسانه نویس، و آدمى پندار گرا، این گونه ترسیمى از آینده جامعه بشریت کند مسأله مهمى نیست، ولى عجیب این است که یک فیلسوف و یا سیاستمدار و اقتصاددان و جامعه شناس، به سراغ چنین فرضیه هائى رود که نشانه بیگانگى مطلق با واقعیات، و با ساختمان جسمى و روحى انسان و با خواسته ها و امیال و غرائز و ابعاد روح او است.

بهترین دلیل بر این که آنها تنها یک فرضیه غیر عملى را پیشنهاد مى کنند، و روابط عینى را در این مسأله بکلى نادیده گرفته و به مسائل ذهنى و پندارى روى آورده اند این است که حرکت جوامع سوسیالیستى موجود در هیچ موردى به سوى جامعه اى نیست، بلکه بعکس، غالب کشورهاى سوسیالیستى یک حرکت سریع ارتجاعى به سوى کاپیتالیسم و سرمایه دارى را شروع کرده اند و هر روز فاصله خود را با بلوک سرمایه دارى غرب کمتر مى کنند. بلکه در «تقرب به غرب» با یکدیگر رقابت دارند و بر هم سبقت مى جویند!

این وازدگى از حرکت به سوى آن بهشت خیالى، و بازگشت به سوى جهنم سرمایه دارى، نشان مى دهد که نارسائى این پندار، در عمل، به ثبوت رسیده است، هر چند گمشده خود را در جهنم سرمایه دارى نیز نمى یابند.

بهشت خیالى کمونیسم به همان مقدار که از دور دل انگیز است از نزدیک بى روح و بى محتوا و فاقد حرکت، و فاقد هر گونه جنبه عملى و عینى مى باشد.

راستى شگفت آور است آنها «سوسیالیسم» را دالانى براى کمونیسم مى دانند، ولى همین که وارد دالان این بهشت مى شوند، و دورنماى زیبا و دل انگیز آن را مى بیند، عقب عقب بر مى گردند.

این قبیل فرضیه هاى «رویا گونه» نه تنها قادر به حل هیچ مشکلى در جامعه هاى انسانى نیست، بلکه اثر منفى نیز دارد چرا که انسانها را از راه حل هاى واقعى دور مى کند، و در مقابله با مشکلات و پیکار با حوادث تلخ ناتوان مى سازد.

کمونیسم با فرمولى که در بالا گفته شد بى شباهت به فیلمهاى سینمائى یا قصه هاى کودکان نیست.

در این قصه ها مردان قهرمانى را مى بینند که سوار برابرها مى شوند و مسافتهائى را که دیگران در طول هفته ها با اتومبیل و هزاران مشقت طى مى کنند، در یک لحظه پشت سر مى گذارند.

گاهى یک دشت کویر را با یک اشاره تبدیل به باغستان سرسبزى مى کنند و زمان دیگر با نیروى خارق العاده مغناطیس چشم از یک درخت چندین میوه مى رویایند!

ما هم بسیارمیل داریم بتوانیم یک کویر سوزان را با یک اشاره چشم به باغ خرمى مبدل سازیم، و سوار بر ابرها شویم و به هر سوى جهان پرواز کنیم.

ما هم میل داریم دنیائى بسازیم که در آن همه مردم تا آنجا که در توان دارند با اخلاص و صمیمیت و پشتکار و جدیّت کار کنند، و دسترنج خود را ـ جز به مقدار نیاز ـ در اختیار دیگران بگذارند.

ولى مسأله، مسأله خواست ما یست، مهم بررسى «واقعیات» و «امکانات» و «حقایق عینى» است، و این حقایق نشان مى دهد که دنیاى کمونیسم خواب و خیالى بیش نیست، و اگر ساختن چنان بهشتى در این جهان امکان داشته باشد الفبائى غیر از الفباى کمونیسم مى خواهد.

کمونیسمو الفبایش تاکنون جز در جهان ذهن و خیال جائى نداشته و قرائن موجود نشان مید هد که در آینده نیز چنین خواهد بود حتى در عصر «لنین» که خواستند رابطه «کار» و «درآمد» را موقتاً در مزارع اشتراکى قطع کنند و تنها به هر کس به اندازه نیازش بدهند، چنان رکود و ورشکستگى زراعى در روسیه پیش آمد که ناچار برنامه را درز گرفتند مجدداً بارى کار بیشتر درآمد بیشتر قائل شدند!

فعلا این چند جمله را بطور سربسته داشته باشید تا در بحث آینده مشروحاً هر یک از این اصول را مورد بررسى قرار دهیم.

2ـ محو رابطه «کار» و «درآمد» انگیزه هاى حرکت جامعه را نباید نابود کرد
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma