1ـ ربا خوارى با فلسفه پیدایش پول تضاد دارد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
خطوط اصلی اقتصاد اسلامی
فلسفه هاى تحریم ربا 2ـ ربا گنج بى رنج و درد بى درمان!

قبل از هر چیز توجّه به این نکته لازم است که رباخوارى با اصل فلسفه وجود پول و اختراع آن در میان انسانها بعنوان «یک وسیله کارساز» تضاد دارد، زیرا پول را ازیک «واسطه سالم انتقال ارزشها»، به یک «کالاى کاذب» مبدّل مى سازد.

توضیح این که:

پیدایش پول در جوامع بشرى داستان بسیار مفصّلى دارد، همه قرائن نشان مى دهد که در آغاز پولى وجود نداشت، معاملات بصورت «پایاپا» و «تبدیل جنس به جنس» انجام مى شد، هم اکنون در بسیارى از روستاهاى دور دست که پول کمتر وجود دارد اجناس خود را با یکدیگر مبادله مى کنند، تا هر کس بتوانند با همّت گذاشتن به یک نوع تولید، وسائل تولیدى مورد نیازش را نیز از دیگران خریدارى کند، لذا گندم را فى المثل مى دهد، و از دیگرى برنج، لبنیّات، یا حتى کفش و کلاه و لباس مى گیرد و در آغاز همه معاملات چنین بوده است.

اما با گسترش جوامع انسانى مشکلات زیادى از این طرز معامله پیدا شد زیرا:

اولاـ نقل و انتقال هر جنسى به بازار براى تهیه جنس دیگر کار مشکلى بود.

ثانیاًـ بسیار مى شد که فى المثل در لحظه نیاز من به کالاى معینى، فروشنده نیازى به آن کالاى موجود نزد من نداشت لذا حاضر به معامله نمى شد.

ثالثاًـ نگهدارى کالاهاى مختلف احتیاج به وسائل و امکانات زیاد داشت.

رابعاًـ این طرز معامله در شکل نیاز روزانه اگر عملى باشد در شکل وسیع تجارتى و در همه جا ابداً ممکن نیست.

بهمین دلیل به دنبال وسیله اى براى انتقال ارزشها گشتند که هم کوچک و قابل حمل و نقل و نگهدارى باشد، و هم بادوام و پر استقامت، و هم مورد قبول همگان، تا بتوانند همه کالاهاى خود را به آن تبدیل کنند، و آن نیز قابل تبدیل به هر کالائى باشد.

نخست آزمایشهاى بشرى روى اجناس دیگرى رفت، امّا سرانجام «طلا» و «نقره» بعنوان پول بخاطر مزایاى روشنى که داشتند تقریباً در میان همه مردم جهان پذیرفته شد، رسمیّت یافتند، بعداً که مبادلات میان شهرها و کشورها بلکه قارّه ها گسترش یافت و حجم آن فزونى گرفت دیدند که حتّى سکّه هاى طلا و نقره نیز پاسخگوى نیازمندیها نیست، و چیز دست پاگیرى است، به علاوه پیدا کردن آن همه طلا و نقره نیز کار آسانى به نظر نمى رسید لذا پولهاى کاغذى (اسکناس) بوجود آمد که در آغاز نماینده پشتوانه مخصوصى از طلا و نقره و جواهرات موجود در خزانه کشورها بود، امّا عملا شاید بسیارى از کشورها خود را در داخل کشور خویش ملزم بوجود چنین پشتوانه اى ندانند، بلکه پشتوانه اصلى آن قدرت دولتها و یک نوع قرارداد عمومى و همگانى مردم یک کشور است.

از این داستان پر پیچ و خم «پول» که رازهاى فراوان و اسرار زیاد و نهفته دارد این نتیجه را به روشنى مى توان دریافت که فلسفه پیدایش و ادامه حیات «پول» همیشه نقش میانجى گرى در انتقال و تبلور ارزش کالاها بوده است، و هرگز یک متاع که آن را معامله و خرید و فروش کننند نبوده است.

بنابراین رباخوران که پول را مى دهند و از آن سود مى گیرند، پول را از فلسفه اصیلش تحریف کرده و تبدیل به یک متاع قلابى و کاذب ساخته اند، و مسلّماً این تحریف اثرات منفى اش را در روند معاملات و اقتصاد بشر خواهد گذارد، و بیمارى رکود و تورم اقتصادى و دو قطبى شدن جامعه و مانند آنها از این آثار منفى است.

و از این جا روشن مى شود این که بعضى از فقهاى محترم براى فرار مردم از ربا اجازه داده اند مسأله «قرض» تبدیل به «بیع» شود یعنى به جاى این که مثلا من یک هزار تومان از شما قرض بگیرم، و یک هزار و صد تومان در سال آینده بدهم بگویم یک هزار تومان اسکناس را از تو مى خرم به یک هزار و صد تومان که در سال آینده تحویل خواهم داد، و گفته اند چون «بیع» است و «معدود»، اشکالى ندارد، این نوع فرار (اگر جسارت نباشد که حتماً در بحثهاى علمى جسارت نیست) با توجّه به مفهوم پول وفلسفه اصلى آن، صحیح به نظر نمى رسد (البتّه مقلّدین هر یک از مراجع محترم وظیفه دارند پیرو مرجعشان باشند).

آیا تاکنون دیده یا شنیده اید کسى (بدن قصد از ربا) روى اسکناس بعنوان یک تومانى را به یکصد و ده اسکناس که سال آینده تحویل دهد معامله کند؟!

البتّه معامله ارزها (پولهاى کشورهاى مختلف) بحث جداگانه دارد که از این مبحث خارج است.

به هر حال فلسفه عقلائى وجود پول ایجاب مى کند که همچنان واسطه انتقال ارزش ها باشد نه یک متاع سود آور که این کار، ناروا، و اصطلاح «اکل مال به باطل» است.

 

 

فلسفه هاى تحریم ربا 2ـ ربا گنج بى رنج و درد بى درمان!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma