توبه ربا خوار!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
خطوط اصلی اقتصاد اسلامی
شرایط پذیرش توبه رباخوار! فرار از ربا، یا کلاه شرعى!

برخلاف آنچه در منطق بعضى از افراد انتقامجو و تنگ نظر وجود دارد که بامفاهیمى همچون عفو گذشت و اصلاح افراد فاسد سر و کار ندارند، در اسلام راه بازگشت به روى هر گناهکارى، در هر مرحله بدون استثناء باز است، چرا که اساس دعوت ادیان و رسالت پیامبران درست باید همین منظور بوده، همین اصلاح ناصالحان و پاک کردن آلودگان.

و گر نه اگر همه مردم پاک و پاکیزه بودند نیازى به بعثت رهبران آسمانى و معلّمان الهى نبود!

بگذریم از اقلیّتى که آمادگى اصلاح ندارند، امّا اکثریّت قاطع مردم هر چه نادان و منحرف باشند این استعداد و قابلیّت بطور فطرى در درون ذاتشان نهفته شده که روزى راه صلاح و سداد پیش گیرند.

اصولا منطق توبه منطق انقلاب اخلاقى و درونى است، بهمان دلیل که انقلاب از برون ممکن است، انقلاب از درون نیز قطعاً امکان دارد، بله اصولا هر انقلاب برونى در مرحله «تحقّق» و «تداوم» بدون پشتوانه انقلاب درونى ممکن نیست.

بهر حال این مسأله چه از نظر منطق اسلام یا منطق عقل از آن آشکارتر است که نیازى به توضیح بیشتر داشته باشد، و اگر وسوسه هاى بعضى از ناآگاهان نبود همین مقدار بحث در زمینه باز بودن راه توبه و بازگشت نیز اضافى بود، این از یک سو.

از سوى دیگر در برابر طرز فکر سختگیران انعطاف ناپذیر و بى گذشت، منطق مسامحه کارانى است که توبه را تنها در یک گفتار لفظى خلاصه مى کنند و این عجیب است، چرا که توبه یک حالت است نه یک سخن، یک انقلاب و دگرگونى بنیادى و درونى است، نه یک توبه زودگذار و ناپایدار!

گر چه بحثهاى بسیار عمیق و گسترده توبه را نمى توان در این مقدّمه کوتاه شرح داد ولى توجّه به این نکته ضرورى است که توبه همانند هر انقلاب دیگر از آگاهى و بیشن صحیح و راستین شروع مى شود، و به جبران و بازسازى گذشته در تمام زمینه ها مى انجامد، که توبه دبون جبارن همانند تخریب بناى فرسوده و خطرناک بدون بازسازى است، و بهمین دلیل کراراً در قرآن مجید بدنبال «تابوا»، «اصلحوا» دیده مى شود.

این مقدّمه را همین جا رها کنیم و بسراغ توبه رباخواران برویم:

رباخوارى که پس از آگاهى از زیانهاى بى شمار و خانمان برانداز این عمل، آماده ترک این گناه بزرگ و این جنگ با خدا و خلق مى شود، باید بر زخمهاى هولناکى که بر پیکر جامعه، و فطرت خداداد خود، وارد ساخته مرهم نهد.

نخستین مرهم شفابخش بازگرداندن همه سودهاى نامشروع به صاحبانش است (همانگونه که در بالا گذشت).

به همین دلیل قرآن با صراحت مى گوید: و ان تبتم فلکم رئوس اموالکم: «هر گاه توبه کنید اصل سرمایه هاتان مال شماست» (و بقیه باید به صاحبانش باز گردد)(1) و در صورت ناشناخته بودن صاحبانش یا عدم امکان دسترسى به آنها طبق دستورى که در بالا گفتیم باید عمل کرد.

حال اگر این کار صرفاً از روى جهل صورت گرفته، و اصلا نمى دانسته است که رباخوارى در قانون مترقّى اسلام حرام است و به تعبیر دیگر سرچشمه گناهش جهلش بوده، نه قانون شکنى، بعضى از فقهاى ما به استناد بعضى از نصوص و روایات گفته اند که باز پس دادن سودهائى را که گرفته (پس از توبه) لازم نیست.

ولى محقّقان بزرگ معتقدند که در صورت جه (در زمینه جاهل غیر مقصر) تنها گناه و مجازات برداشته مى شود، و گرنه رباهائى را که گرفته حتماً باید به صاحبانش باز پس دهد، و در صورت عدم شناسائى طبق برنامه فوق عمل کند و روایاتى که ظوهر د عفو مطلق دارد قابل توجیه است.

و اگر قرآن (در آیه 275 سوره بقرهة مى گوید: فمن جائه موعظة من ربه فانتهى فله ما سلف: «هر گاه موعظه و اندرز پروردگار راپذیر گردد و از رباخوارى خوددارى کند آنچه در گذشته داشته، براى او بخشوده خواهد شد» مفهومش این نیست که سودهائى را که قبلا گرفته بر او حلال است، بلکه منظور بخشوده شدن گناهانى است که در زمن جهل انجام داده.

وانگهى این آیه مربوط به زمان جاهلیّت و قبل از نزول تحریم ربا در قرآن است،و ممکن است این قانون اسلامى مانند سایر قوانین عطف به ما سبق نشده باشد یعنى آنها که در آغاز اسلام و قبل از نزول آیات تحریم ربا، سودهائى خورده بودند مورد عفو واقع شده باشند، ولى این ربطى به افرادى که از روى جهل و نا آگاهى به مسأله در زمانهاى بعد آلوده این گناه شده اند ندارد.

کوتاه سخن این که قبول توبه رباخواران در درجه اوّل مشروط به جبران گذشته و اداى حقوق مردم و پاکسازى دل و جان و مرهم نهادن بر زخمهاى جانکاهى که از سوى آنها بر جان مردم، مخصوصاً طبقه ضعیف و مستضعف نشسته است، و گر نه توبه هاى زبانى بدون عکس العمل هاى عملى که نشانه صدق گفتار است بى اثر مى باشد و سرنوشت دردناک رباخواران را دگرگون نمى کند.

در یک داستان قدیمى مى خوانیم:

مرد رباخوارى از نردبان فرو افتاد و در دم جان داد!، شب او را به خواب دیدند و از او پرسیدند، آیا فرشتگان قبض روح را دیدى؟ گفت: نه، آیا سؤال نکیر و منکر را در شب اوّل قبر داشتى؟ گفت: نه. گفتند: این مراحلى را که در برزخ مى گویند وجود دارد طى کرد؟ گفت: نه .

گفتند: پس چه دیدى؟ گفت: هیچ ... از بالاى نردبان صاف افتادم در وسط جهنم! ...

 

 

 

 


1. سوره بقره، آیه 279.

 

شرایط پذیرش توبه رباخوار! فرار از ربا، یا کلاه شرعى!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma