هدف نهائى زندگى، اصالت انسان، استقلال مفاهیم اخلاقى، و مفهوم آزادى مسائلى است که به اقتصاد اسلامى رنگ خاصى مى دهد و آنرا از مکاتب دیگر جدا مى سازد.
در حالى که راهیان و تارکان دنیا، و یا «قدماى متصوفه» وجود مال و ثروت، و بطور کلى پیوندهاى مادى و دنیوى، را مانعى بر سر راه سعادت انسان مى پنداشتند،تا آنجا که گاه براى وارستگى و آزادگى از این تعلقات اموال خود را به دریا فرو مى ریختند(1) «اقتصاد دانان ماتریالیست» نقطه اوج تکامل انسان را وصول به هر چه افزونتر فرآورده هاى صنعتى و اقتصاى مى دانند، ولى بینش اقتصادى اسلام با هیچ یک از این دو موافق نیست.
1. از مقدّمه دکتر پیرنیا بر کتاب اقتصاد «پل ساموئل».