یک بام و چند هوا

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ارمغان خانقاه
سرسلسله مجهول سر مریدها سلامت


شگفت اینکه صوفیان مى گویند دو قطب در یک زمان معنى ندارد و لذا اقطاب هر عصر هر کدام خود را حق و رقیبش را باطل مى داند، از سوى دیگر براى اینکه شیعه مذهب ها را از خود نرنجانند، باز این تناقض را ملتزم شده و مى گویند: على(علیه السلام) و اولاد او اقطاب طریقت بوده اند، چونان که حسن بصرى، حبیب عجمى،
داوود طائى، سفیان ثورى، ابى هاشم کوفى، معروف کرخى، بایزید، حلاّج; با اینکه اینان با ائمّه همعصر بوده اند... مى پرسیم شما که مى گویید دو قطب در یک زمان غلط است، اگر واقعاً ائمّه را اقطاب زمان مى دانید، پس «حسن بصرى»ها و «معروف»ها چکاره اند؟
نکته جالب دیگر اینکه بنا به گفته صاحب طرائق که از صوفیان است «معروف کرخى» سه سال پیش از شهادت حضرت رضا(علیه السلام)از دنیا رفته است.(1) اکنون به این آقایان مى گوییم که اگر معروف در زمان حضرت رضا(علیه السلام) قطب بوده، که به قول خودتان دو قطب در یک زمان غلط است، پس به ناچار قطب نبوده، اکنون از شما مى پرسیم اگر معروف قطب نبود چگونه با بودن حضرت رضا(علیه السلام)که به قول شما قطب العارفین است به زیردستان خود (سرى سقطى و...) خرقه طریقت داده؟ مگر خودتان نمى گویید کسى غیر از قطب نمى تواند مقام ارشاد و قطبیّت را به دیگرى بدهد؟ بنابراین معروف هیچ کاره بوده است.
ریاضعلى: شاید معروف بعدازحضرت رضا(علیه السلام) وفات کرده باشد.
آقاى فاضل: باز همان اشکال باقى است، زیرا معروف بنابراین همعصر امام جواد(علیه السلام) بوده و اگر شما آن حضرت را امام و قطب بدانید باز معروف هیچ کاره مى شود; پس یا بگویید شیعه دوازده امامى نیستیم و ما و خودتان را راحت کنید، یا سلسله پرپیچ  و تاب طریقت را از پاى خود باز نمایید.
ریاضعلى سر از گریبان تفکّر برکشید و گفت: ولى در این صورت تار و پود طریقت از هم مى پاشد.
ادیب زاده: پس همین بود سلسله اى که صوفیان خیال مى کردند از نظر تشیّع دوازده امامى مو لاى درزش نمى رود؟ اینکه از دروازه هم گذشت.
مجذوب که خود را در برابر این مشکل لاینحل به کلّى باخته بود و از طرفى بى جواب ماندن ریاضعلى یعنى قهرمان مدافع میدان بحث را ملاحظه کرد، گفت: من که دارم دیوانه مى شوم.
جوان محصّل: دیوانه شدن ندارد، حرف حق را باید به دیده نهاد.
آقاى فاضل: جالب اینکه در میان این عدّه هم که از درد ناچارى دست به دامن معروف کرخى (مجهول الحال) و حسن بصرى (معلوم الحال) شده اند تا از ائمّه برایشان امر طریقت را بگیرند
ـ دانسته یا ندانسته ـ کسانى را در سلسله خود حامل امر طریقت قرار مى دهند که بدبختانه از سنّى هاى پر و پا قرص بوده اند. مثلا مجذوب علیشاه در مراحل السّالکین(2) و شیروانى در ریاض السیاحه(3)سلسله خود را به شاه نعمت اللّه و از او به عبداللّه یافعى و بالاخره به احمد غزالى مى رساند.


 (1). طرائق الحقائق، ص 164 نقل از ابن خلکان و ابن اثیر.
(2). مراحل السّالکین، ص 162.
(3). ریاض السیاحه، ص 146.

 
سرسلسله مجهول سر مریدها سلامت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma