عرفان قلاّبى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ارمغان خانقاه
تهمت و تزویر طلوع صوفیّه


ریاضعلى: ولى فراموش نکنید که مثل شیخ بهایى و فیض کاشانى و نظایرشان خالى از ذوق عرفانى نبوده اند و اشعار عارفانه اى هم سروده اند.
آقاى فاضل: خلط مبحث نشود «عرفان حقیقى» از تصوّف جداست. آن همه آداب صوفیگرى که دیدیم و بعداً مى بینیم از این عرفان بیگانه است. اصولا کلمه عرفان از معرفت است، معرفت یعنى شناسایى خدا و کوشش در عبودیّت، عارف به حق را عملى پسندیده، دلى روشن و قلبى فارغ از هر آلودگى است، عارف به حق در اداى وظیفه بندگى طریق سفیران حق را خواهد پیمود. در این عرفان کشکول و تبرزین، پوست و خرقه و خانقاه، ریاضات نامشروع و چلّه نشینى، صورت پرستى و شاهدبازى، وجد و رقص و موسیقى، فرار از قرآن و انس به غزلخوانى، حزب بازى و دسته بندى و... همه به باد مسخره گرفته مى شود.
امثال شیخ بهائى بالاتر از این عرفان قلاّبى بوده اند، سخنان و اشعار و ادبیّاتشان با آن همه لطایف روح افزا و استعارات دل نشین، بویى از این نوع عرفان نمى دهد.
ریاضعلى: اگر شیخ بهائى صوفى نبوده، چرا کلمات صوفیان را در کتاب خود نقل کرده است؟
آقاى فاضل: این شما و وجدانتان، آیا این دلیل صوفى بودن او مى شود؟ اگر این طور باشد از خیلى ها شیخ بهائى کلمات یا اشعارى نقل کرده، پس هم مشرب همه فرقه هاست؟ ناگفته نمانَد که تنها نسبت تصوّف به شیخ بهائى داده نشده، بلکه گروهى دیگر نسبت غلو به او داده، دسته دیگر او را سنّى پنداشته اند و... در صورتى که مقام آن مرد بزرگ از این نسبت ها دور است.
ریاضعلى ومجذوب: گذشته از اینها آیا این روایات درست است؟
آقاى فاضل: آرى، شما کتاب هاى معتبر حدیث را بردارید از این گونه روایات زیاد پیدا مى کنید، این آقا دو روایت که بیشتر نخواندند، اکنون براى اطمینان بیشتر بشنوید:
 
 

تهمت و تزویر طلوع صوفیّه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma