هدف سفراى الهى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ارمغان خانقاه
معاش و معاد زهدفروش بصره


بعثت انبیا هم به این منظور بوده که راه استفاده از ذخایر مادّى و روحى را به مردم بیاموزند. آنها در عین اینکه بیشتر توجّهشان به آخرت بود و گاهوبیگاه جهان دیگر را به یاد مردم مى آوردند، هیچ گاه به مردم نگفتند از زندگى دنیا و لذّات مشروع و خوراک و پوشاک چشم بپوشید و از اجتماع و فعّالیّت هاى حیاتى گریزان و فرارى باشید.
حضرت سلیمان عرض کرد: «خدایا، مرا بیامرز و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد».(1) یوسف صدّیق چون از مقرّبان پادشاه مصر شد فرمود: «اى پادشاه، خزانه کشور را به من بسپار که به امر نگهدارى و مصرف آن دانا هستم». خداوند نیز درباره یوسف مى فرماید: «ما این منزلت را به او دادیم تا از نعمت هاى ما برخوردار شود».(2)
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) غذاى مطبوع خورد، زن گرفت، خواب و استراحت را بر خود حرام نکرد، به مردم هم گفت: «از غذاهاى پاکیزه و حلالى که خداوند در زمین آفریده بخورید، ولى از شیطان فرمان نبرید که دشمن آشکار شماست».(3) سیره پیغمبر براى ما سرمشق است.
اسلام که کامل ترین ادیان جهان است على رغم یهود که در مادّیت فرو رفتند و نصارى که به گوشه گیرى و رهبانیّت گرویدند، در حفظ این تعادل کمال اهتمام را ورزیده (وَکَذلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا)(4) این بود منطق دین، امّا از آنجا که در هر مرام و مذهبى گروهى راه افراط و دسته اى راه تفریط را پیش مى گیرند، در اسلام نیز از همان روزهاى اوّل این کجروى ها شروع شد.
گروهى چنان در مادّیگرى فرو رفتند که از هرگونه حق کشى و خیانت خوددارى نکردند، گروهى به زهد خشک متمایل شدند و گفتند: مال و جاه را به جاه طلبان باید سپرد بنده زاهد خدا را با ریاست چکار؟ بدین گونه کارهاى بزرگ و حیاتى و ادارى اجتماع به دست هوى پرستان نالایق افتاد، مردان بزرگ و شایسته از امور حیاتى و نظام ادارى اجتماع کنار رفتند و این فاجعه که خود شرح جداگانه دارد بزرگ ترین فاجعه از روز مرگ پیامبر اسلام تا کنون در نظام اجتماعى اسلامى بوده است.
و روى این پایه غلط، دسته اى به اعراض از دنیا، تحریم لذّات حلال، ترک زناشویى، پشمینه پوشى، ریاضات شاقّه، عزلت و گوشه گیرى، عدم شرکت در جهاد و... خو گرفته، امور دنیوى را سدّ راه عشق خدا دانستند، در حالى که این کارها به رهبانیّت مسیحى و ریاضت جوکیان و مرتاضان هندى نزدیک تر بود تا روح اجتماعى و متکامل اسلام.
از مصادیق این طرز فکر انحرافى روش بسیارى از رهبران تصوّف است که حتّى به طرز رفتار رهبران اسلام به عقیده نارساى خود خرده مى گرفتند. اکنون براى نمونه شواهدى مى آوریم:


 (1). سوره ص، آیه 35.
(2). سوره یوسف، آیه 55 و 56.
(3). سوره بقره، آیه 168.
(4). ترجمه: «همان گونه شما را نیز، امّت میانه اى قرار دادیم». سوره بقره، آیه 143 .

 
 
معاش و معاد زهدفروش بصره
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma