تحلیل و بررسى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ارمغان خانقاه
مرحبا اى عشق خوش سوداى ما یک فرمانده و مدبّر باطنى


آقاى فاضل: اکنون که نقش عشق را در تصوّف دانستیم وقت آن است روى اظهاراتشان از نظر وجدان و عقل قضاوت کنیم. جناب درویش توجّه کنید که همه قدم ها از همین جا لغزیده و به جاهاى باریک کشیده است. اوّلا معناى عشق را باید فهمید. غرض از عشق همان محبّت فوق العاده است و به قول عطّار، چنان محبّتى که «غرق آتش شد کسى کانجا رسید» آنجا دیگر محبّت چنان غلبه مى کند که به قول آنها براى عقل و دین محلّى نمى ماند، یعنى حاکم مطلق او مى شود.
ثانیاً باید بررسى کرد که عشق در جهان هستى چه نقشى دارد و اظهارات متصوّفه در این باره چه اندازه قابل قبول است.
ریاضعلى: گرچه در اینجا من حقّ سخن گفتن ندارم، اجازه دهید جملاتى چند عرض کنم. حکما مى گویند: یکى از خواص عمومى موجودات «عشق به کمال» است، یعنى هر موجودى در مسیر خود دیوانهوار به سوى مقصد تکامل مى شتابد. در نظام شریعت هم مى دانیم که بندگان خدا باید به عشق خدا وادى عبودیّت را طى کنند تا هم آغوش وصل جانان گردند.
آقاى فاضل: بى تردید هر موجودى روى یک خاصّه تکوینى که آفریدگار جهان در نهاد او قرار داده است به سوى کمال سیر مى کند. دانه گندم که در زمین افشانده مى شود به همان خاصّه تکوینى متوجّه مرحله کمال، یعنى خوشه گندم است و همچنین یک هسته زردآلو و نطفه انسان هر کدام به سوى سر منزل تکامل مى شتابند. نام این خاصّه تکوینى را (به اصطلاح حکما) توجّه به کمال یا عشق به کمال مى گذاریم. همچنین بى تردید هر موجودى داراى تجهیزات خاصّى است که در صورت اختلال و عدم تعادل آن تجهیزات، محال است آن موجود به سرحدّ تکامل برسد، همین انسانى که الان مورد گفتوگوست یک سلسله خصایص و غرایز و تجهیزات دارد که همه دست به دست هم داده و در تکمیل نوع انسان مى کوشند. باید توجّه داشت خصایص و غرایز انسانى در مثَل به یک دستگاه مجهّز کشورى مى ماند که اگر فرمانده توانایى بر سر این دستگاه نظارت نکند چیزى جز هرج و مرج نخواهد آمد.
انسان داراى محبّت و عداوت است، میل به خوراک و جنس مخالف دارد، خودخواهى (حبّ ذات) از خواصّ مسلّم اوست. همه چیز را براى خود مى خواهد، میل دارد همه خدمتکار او باشند، تمام افراد انسان طبعاً چنین اند.
اکنون ملاحظه کنید اگر این خصایص و غرایز روى همان اقتضاى طبیعى ـ بدون کنترل ـ به فعّالیّت بپردازند، در آن هنگام چه غوغایى در کشور تن و در اجتماع انسانیّت برپا خواهد شد؟...
 
 

مرحبا اى عشق خوش سوداى ما یک فرمانده و مدبّر باطنى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma