چهل روز در خلوت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ارمغان خانقاه
پیر ارشاد و مظهر عشق حقیقت رنگ مجاز به خود گرفت


درویش: خیلى با عجله قضاوت نکنید. مى گویند روزى مولانا سوار استر بود و از مدرسه قونیه مى آمد، شمس به او برخورد کرد و گفت: بایزید بسطامى بزرگ تر بود یا محمّد بن عبداللّه(صلى الله علیه وآله)؟ مولانا گفت: این چه سؤالى است محمّد(صلى الله علیه وآله) خاتم النبیین است، چگونه مى توان بایزید را به او قیاس کرد؟ شمس گفت: پس چرا پیغمبر گفت: «ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک; بار خدایا تو را چنانکه مى بایست
نشناختیم». و بایزید مى گوید: «سُبحانى ما أعظَمُ شأنى; منزّهم من چه منزلت بزرگى دارم!» مولانا از این سخن (که چگونه بایزید از پیامبر بزرگ اسلام بالاتر باشد) به طورى آشفته شد که از استر بیفتاد و مدهوش گردید، چون به هوش آمد با شمس به مدرسه رفتند و چهل روز خلوت داشتند تا بالاخره مولانا از قیل و قال مدرسه فارغ شد.(1)
خلاصه آنکه مولانا چون به ارشاد شمس به فقر مشرف شده است خواسته حقّ مرشد و مریدى را ادا کند این مدیحه سرایى ها را کرده است.
ادیب زاده: اگر حقّ مرشد و مریدى این است که او را به مقام خدایى برسانند، زمین از هر چه مرشد و مرید است خالى باد.
آقاى فاضل: عجب این است که شیروانى مى نویسد:(2) عاقبت امر علاءالدّین فرزند مولوى، شمس تبریزى را کشت و سبب این واقعه را چیزهاى شرم آورى نوشته اند که به دلیل رعایت عفّت قلم از نقل آن خوددارى مى کنیم، ولى چنانچه بخواهید مى توانید به کتاب نفحات جامى مراجعه فرمایید. بارى از موضوع بحث دور نشویم، گفتیم که عشق خدا جاى خود را به عشق اقطاب و مراشد بخشید.
شیروانى در ریاض السیاحه(3) گوید: بنابراین لازم است که سالک در اوایل حالات خود، مرشد را در نظر بگیرد تا حواس او متفرّق نشود «(أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ); با یاد خدا دل ها آرام گیرد».(4)و هنگام ذکر و طاعت نباید از صورت شیخ غافل گردد... هر سالکى در شیخ فانى نشود وى را به ولایت کلّیّه محرومیّت حاصل نمى گردد.
مجذوب علیشاه گوید: «... و چون مرید صادق، جمال شیخى را در آیینه دل خود دید، بر جمال او عاشق شود، تا قرار و آرام از او برخیزد و منشأ همه سعادت این بى قرارى است(5) جناب درویش ملاحظه مى کنید که عشق مراد جاى عشق خدا را گرفت و فناءِ فى اللّه مبدّل به فناءِ فى القطب شد و خداپرستى به صورت پرستى مبدّل گردید.


 (1). ریاض السیاحه و تاریخ تصوّف، با تفاوت مختصر.
(2). ریاض السیاحه، ص 40.
(3). ریاض السیاحه، ص 155.
(4). سوره رعد، آیه 28 .
(5). مراحل السّالکین، ص 82.
پیر ارشاد و مظهر عشق حقیقت رنگ مجاز به خود گرفت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma