بابا بیا کعبه تو همین جاست

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ارمغان خانقاه
بهشت و دوزخ و کعبه را مى سوزانیم نماز و مصلّى مى خواهم چه کنم


باز هم در تذکره(1) نقل کرده که بایزید عازم مکّه بود پیرى را در شام دید و قصد خود را براى او اظهار داشت، پیر گفت: پولت را به من بده و هفت بار به دور من طواف کن حجّ تو همین است! بایزید هم چنین کرد.
درویش: آرى، مولانا هم این داستان را به نظم آورده،(2) و رمزى که آن پیر طریقت به بایزید گفته بود این است:
چون مرا دیدى خدا را دیده اى *** گرد کعبه صدق برگردیده اى
کعبه را یکبار بیتى گفت یار *** گفت یا عبدى مرا هفتاد بار
بایزیدا کعبه را دریافتى *** صد بها و عز و صد فر یافتى
آمد از وى بایزید اندر مزید *** منتهى در منتهى آخر رسید
 
آرى این پیر ارشاد از کعبه بالاتر بوده، مولانا گوید:
ابلهان تعظیم مسجد مى کنند *** در جفاى اهل دل جد مى کنند
آن مجاز است این حقیقت اى خران *** نیست مسجد جز درون سروران
 
ادیب زاده: این پیر کور که حتماً روشنى دلش را هم از دست داده بود، به چه شریعتى فتوا داده که بایزید زیارت بیت اللّه را ترک گوید و به دور او بگردد و ثواب بالاتر از حج را ببرد؟ آیا جز این بود که با همین حقّه و خودستایى، پول بایزید را گرفت و با ریشخند گفت: چون مرا دیدى خدا را دیده اى.
آقاى فاضل: عجب است از مولوى که این داستان هاى مغالطه آمیز را آب و تاب مى دهد. مگر پیامبر نفرمود: «اگر کسى به اندازه کوه ابوقبیس در راه خدا زر انفاق کند جاى حج را نخواهد گرفت».(3)


 (1). همان، ص 163.
(2). مثنوى، ص 160.
(3). شیخ بهائى، اربعین.
بهشت و دوزخ و کعبه را مى سوزانیم نماز و مصلّى مى خواهم چه کنم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma