بهانه عشق

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
ارمغان خانقاه
آستانه دانش و حریم آسایشنقش عشق در تصوّف

آقا: درویش چه خبر بود؟ خیلى عجله داشتى... .
ـ در این وقت کم خادم شما از من فلسفه مى پرسید... .
ـ تقصیر ندارد او زیر لحاف بوده، شما در میان برف!
ـ او نمى داند گریبان من به دست عشق افتاده!
ـ خیلى از خود بى خودى، بگو چطور به سراغ ما آمدى؟
ـ به سردرِ خانه نگاهى کردم از نقش کتیبه دیباچه عشق خواندم جذبه عشق مرا به این آستان کشانید.
ـ خوب از کجا به کجا؟
ـ رهرو منزل عشقیم و ز سرحدّ عدم *** تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم
ـ اینکه همه از عشق شد درویش مگر عشق پرستى؟
فاش مى گویم و از گفته خود دلشادم *** بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
از روزى که بنده عشق شدم به جز قبله عشق به چیزى رو
ننهادم.
ـ به به معلوم مى شود درویش از ارباب ذوق و عشق است.
ـ بله قربان من سوخته لقاى معشوقم، در این راه عقلم دادم، دینم دادم، کتاب و دفترم دادم و هر چه داشتم دادم.
 
 

آستانه دانش و حریم آسایشنقش عشق در تصوّف
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma