از کلّ مباحث این فصل نتیجه مى گیریم که :
اوّلاً : هرگاه مردى از روى جهل و نادانى به مسائل شرعى، زنى را که در عدّه است به عقد خود درآورد، و در زمان عدّه با او آمیزش کند، و عقد توسّط وکیل خوانده شده باشد، حرمت ابدى ایجاد نمى شود. هر چند عقد مذکور باطل است، و پس از عدّه باید تجدید گردد.
ثانیاً : فقهاى اسلام باید تمام سعى و تلاش خویش را جهت حلّ مشکلات مردم، تا آن جا که ضوابط شرعى اجازه مى دهد، و از فقه سنّتى جواهرى تجاوز نمى کند، و در راستاى رضاى پروردگار است، به کار گیرند. ولى البتّه حلّ مشکلات گرفتاران، مجوّز پناه بردن به قیاس ظنّى و استحسان ودلیلهاى غیر معتبر نمى شود.
ثالثاً : موارد بسیار نادرى پیدا مى شود که خواندن عقد وکالتى در عدّه، سبب حرمت ابدى مى گردد. والله العالم