ادلّه طرفداران عدم سقوط مطلقاً

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
حیله های شرعی و چاره جویی های صحیح
دلیل طرفداران نظریّه سقوط مطلقنظریّه ما

   براى کسانى که معتقدند کفّاره مطلقاً ساقط نمى شود، مى توان سه دلیل اقامه کرد :

   1 ـ اجماع، همان گونه که در کلام شیخ طوسى در خلاف گذشت.

   ولکن این دلیل ضعیف است; زیرا اجماع مدرکى است، و اجماع مدرکى حجّت نیست.

   بله، اجماع به عنوان یک مؤیّد براى سایر ادلّه محسوب مى شود (البتّه در صورتى که اجماعى در کار باشد).

   2 ـ تعبیراتى که در روایات وارد شده; مثل «رَجُلٌ اَفْطَرَ مُتَعَمِّداً»(1)، کارى به روزه واقعى ندارد، بلکه منظور همین روزه اى است که ظاهراً شرایط آن حاصل است.

   و به تعبیر دیگر، این کفّاره براى هتک ماه رمضان است. شخصى که در حال سلامت در ماه رمضان بدون هیچ عذر ظاهرى سفره اى پهن مى کند و غذا مى خورد، چنین شخصى ماه رمضان را هتک نموده است. بنابراین موضوع کفّاره همان روزه فعلى و هتک حرمت ماه رمضان است و این مطلب حاصل است، هر چند بعداً معلوم شود که معذور بوده، یا عذرى براى خود ایجاد کند.

   این استدلال نیز قابل مناقشه است، زیرا ظاهر روایات مورد اشاره، روزه واقعى است، و در این روایات سخن از هتک احترام ماه رمضان و مانند آن نیست. اگر شخصى در ماه شعبان خیال کند ماه رمضان است، سپس عمداً روزه اش را بخورد، چون ظاهراً روزه ماه رمضان را افطار کرده، آیا کفّاره دارد ؟

   بنابراین دلیل مذکور نوعى استحسان ظنّى است، و حجّت نیست.

   3 ـ روایتى که محمّد بن مسلم و زراره هر دو از امام صادق (علیه السلام)نقل مى کنند : قالا : قال أبو عبدالله (علیه السلام) :

   اَیُّما رَجُل کانَ لَهُ مالٌ حالَ عَلَیْهِ الْحَوْلُ فَإنَّهُ یُزَکّیهِ، قُلْتُ لَهُ : فَإنْ وَهَبَهُ قَبْلَ حَلِّهِ بِشَهْر أوْ بِیَوْم ؟ قالَ : لَیْسَ عَلَیْهِ شَیْءٌ أبَداً، قالَ : وَقالَ زُرارَةُ عَنْهُ : اِنَّهُ قالَ : إنَّما هذا بِمَنْزِلَةِ رَجُل اَفْطَرَ فی شَهْرِ رَمَضانَ یَوْماً فی إقامَتِهِ ثُمَّ یَخْرُجُ فی آخَرِ النَّهارِ فی سَفَر فَأرادَ بِسَفَرِهِ ذلِکَ إبْطالَ الْکَفّارَةِ الَّتی وَجَبَتْ عَلَیْهِ وَقالَ : إنَّهُ حینَ رَأى الْهِلالَ الثّانیَ عَشَرَ وَجَبَتْ عَلَیْهِ الزَّکاةُ، وَلکِنَّهُ لَوْ کانَ وَهَبَها قَبْلَ ذلِکَ لَجازَ وَلَمْ یَکُنْ عَلَیْهِ شَیْءٌ بِمَنْزِلَةِ مَنْ خَرَجَ ثُمَّ اَفْطَرَ(2).

   طبق این روایت، کسى که روزه اش را عمداً افطار نماید، سپس مسافرت کند، کفّاره ساقط نمى شود، ولى اگر به سفر برود و در مسافرت افطار کند، کفّاره ندارد.

   ولکن انصاف این است که این روایت ربطى به بحث ما ندارد.

   توضیح این مطلب : روایت فوق دو شاخه دارد; نخست این که قبل از ظهر روزه اش را عمداً باطل نموده، و بعد از ظهر مسافرت کند. این، از بحث ما خارج است; چون بحث در جایى است که قبل از ظهر مسافرت کند; زیرا سفر بعد از ظهر ضررى به روزه نمى زند.

 

   دیگر این که به مسافرت برود، و در سفر افطار کند. این هم خارج از بحث ماست. بحث ما در جایى است که روزه اش را افطار کند، و قبل از ظهر مسافرت نماید، که روایت مذکور متعرّض این فرع نشده است. بنابراین روایت فوق خارج از بحث ماست.

   نتیجه این که ادلّه کسانى که مى گویند کفّاره در هیچ حال ساقط نمى شود، تمام نیست.


1 . وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 29.

2 . وسائل الشیعه، جلد 7، ابواب ما یمسک عنه الصائم، باب 58، حدیث 1.

 

دلیل طرفداران نظریّه سقوط مطلقنظریّه ما
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma