همان گونه که گذشت دلایل متعدّدى بر وجود روح و امکان ارتباط با ارواح وجود دارد. امّا این بدان معنا نیست که ادّعاى هر مدّعى ارتباط با ارواح را بپذیریم. چرا که مدّعیان دروغگو، که اهداف خاصّى را دنبال مى کنند فراوانند، و باید مراقب آنها باشیم. این مدّعیان گاه به وسیله میزگردِ مخصوص به اغفال دیگران مى پردازند، و گاه بچّه نابالغ تلقین پذیرى را آلت دست خود قرار مى دهند، و گاه از روشهاى دیگر بهره مى گیرند، که شرح آن را در کتاب ارتباط با ارواح نوشته ایم.
یکى از این مدّعیان دروغگو را که شهرتى براى خود کسب کرده بود در یکى از شهرستانها دیدم. از او خواستم روح علاّمه طباطبایى(رحمه الله) را برایم احضار کند. پس از مدّتى که کلمات بریده بریده اى مى گفت مدّعى شد که روح آن مرحوم حاضر شده و پیامى دارد! گفتم: پیامش چیست؟ گفت: مى گوید: قال اللّه تعالى: قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا» گفتم: این مطلب حدیثى از سخنان پیامبر است، نه آیه قرآن! چگونه ممکن است روح علاّمه طباطبایى که از مفسّران بزرگ قرآن مجید، و تفسیر المیزان او کتابى کم نظیر است حدیث و آیه قرآن را از هم تشخیص ندهد!
از مرحوم آقاى فلسفى، آن واعظ شهیر کم نظیر، نیز نقل شده که در برخورد با یکى از این مدّعیان دروغگو از او مى خواهد روح مرحوم سعدى را حاضر کند. پس از آن که مدّعى ادّعا مى کند که روح سعدى حاضر شده، به او مى گوید: سعدى در گفتن شعر به فارسى و عربى تبحّر داشت، لذا از سعدى خواهش کن که شعر «بنى آدم اعضاى یک پیکرند» را به عربى برگرداند! مدّعى دروغگو که داشت رسوا مى شد، گفت: سعدى از این تقاضاى تو عصبانى شد و مجلس را ترک کرد! خلاصه این که هر چند ارتباط با ارواح ممکن است، ولى باید مواظب مدّعیان دروغگو بود.
