هر ساله میلیونها انسان از گرسنگى جان مى دهند، و میلیونها کودک بر اثر سوء تغذیه مى میرند، در حالى که در گوشه دیگر دنیا زباله دانهایشان مملوّ از موادّ غذایى است، آن هم به قدرى که مى توان با آن گروه زیادى را از چنگال مرگ نجات داد! در یک سوى دنیا براى سگها و گربه ها و دیگر حیوانات مورد علاقه شان بیمارستانها و کلینک هاى تخصّصى عریض و طویلى ساخته اند، و هر روز مبالغ گزافى صرف نگهدارى آن مى کنند. و در سوى دیگر دنیا، حدّاقلِ امکانات درمانى براى معالجه بیمارهاى بدحال وجود ندارد!
در یک طرف دنیا انواع نوشابه هاى رنگارنگ وجود دارد که مصرف کننده براى انتخاب یکى از آنها متحیّر و سرگردان مى شود، و در سوى دیگر عدّه اى از مردم، آب آشامیدنى (حتّى به صورت غیر بهداشتى) ندارند! در یک سوى دنیا خانه هاى مجلّل و زیبا، با تمامى امکانات و حتّى به صورت هوشمند وجود دارد که اگر صاحبش به کشور دیگر هم سفر کند و دزدى به خانه بزند سیستم به طور اتوماتیک هم به پلیس گزارش مى دهد و هم صاحب خانه را مطّلع و آگاه مى سازد، و حتّى دوربینهاى مداربسته عکس و فیلم سارقان را هم مى گیرد و خلاصه هر حادثه اى در آن رخ دهد ثبت و ضبط مى شود. و در سوى دیگر دنیا بعضى از مردم یک خانه حلبى هم براى حفاظت از سرما و گرما ندارند تا به آن پناه ببرند!
توزیع ناعادلانه ثروت در جهان بیداد مى کند، که به چند نمونه آن در بالا اشاره شد. کشورهاى بزرگ هر چند براى از بین بردن این معضل بزرگ اجتماعى شعارهاى فریبنده اى سر مى دهند، امّا عملاً گامى برنداشته اند. لذا روز به روز فاصله این درّه عمیق بین ثروتمندان و فقیران بیشتر مى شود. و با توجّه به خطرات مهمّى که این کار در سطح جهان و براى همه مردم دنیا دارد، باید به دنبال راه چاره اى بود.