دلایل وجود روح

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
از تو سوال می کنند
دلایل فراوانى براى اثبات وجود روح وجود دارد که در جلد پنجم پیام قرآن به آن پرداخته ایم. در اینجا به طور اختصار به سه نمونه آن مى پردازیم:

 

1ـ دلیل عقلى

همه ما خاطراتى از دوران کودکى، نوجوانى، جوانى، زمان تحصیلات، خدمت سربازى، هنگام انقلاب، هشت سال دفاع مقدّس و مانند آن داریم. که این خاطرات سالهاى سال در ذهن ماست، و هیچ تغییرى نکرده است. در حالى که مادّه مغزى دائماً در حال تغییر است و هر چند سال یکبار همه اش عوض مى شود. خاطرات ثابت در این مادّه متغیّر چگونه باقى مانده است؟ پرونده خاطرات ما در کجاى مغز است؟ محلّ این همه عکس و تصویر از گذشته دور و نزدیک کجاست؟ اگر مادّه مغزى را زیر دقیق ترین و پیشرفته ترین میکروسکوپها قرار دهیم خبرى از عکسها و تصویرهاى مذکور در آن نیست. پس جایگاه خاطرات و عکسها و تصویرها ماوراى مغز و بدن انسان است که روح نامیده مى شود در کجاست؟ آرى تمام پرونده ها و خاطرات در آن جا بایگانى شده است. و اگر روح را انکار کنیم پاسخى براى سؤالات فوق نخواهیم داشت.

به تعبیر دیگر، فرض کنیم در کنار دریایى نشسته ایم که آب آن موج مى زند. و هر چه تلاش مى کنیم انتهاى آب دریا دیده نمى شود، و جز آب نمى بینیم. در کنار دریا کوههاى باعظمت آسمانخراشى را مشاهده مى کنیم که سر به فلک کشیده، و بر روى کوه ها و اطراف آن جنگلهاى وسیع و درختان فراوانى را مى بینیم و از دیدن این همه مناظر زیباى طبیعت لذّت مى بریم. سپس براى لحظه اى چشمان خود را روى هم مى گذاریم، چه اتّفاقى مى افتد؟ تصویر تمام صحنه هایى که از دریا و کوه ها و جنگل و درختان مشاهده کرده بودیم در همان مقیاس نه کوچکتر، در ذهن ما وجود دارد. این تصاویر و نقشه ها در کجاى سلولهاى خاکسترى مغز ماست؟

مادّى ها معتقدند اینها آثار فیزیکى و شیمیایى مغز ماست; ولى آیا مى توان قبول کرد تصاویر به آن بزرگى در سلولهاى مادّى مغز ما که بسیار کوچک است بایگانى شده باشد بى آن که ذرّه اى کوچک شود؟ بنابراین باید بپذیریم که ماوراى جسم ما، روح باعظمتى وجود دارد که تمام این تصاویر را در مقیاس واقعى آن در خود جاى داده است.

دانشمندان معتقدند سلولهاى بدن ما به تدریج در حال عوض شدن است، به گونه اى که هر هفت سال یک بار تمام سلولها نو و جدید مى شد. یعنى یک شخص هفتاد ساله، ده بار سلولهاى بدنش تعویض و نو گردیده، امّا شخصیّت او تغییر نکرده است. آیا وحدت شخصیّت حاصل جسمى است که مدام در حال تغییر است، یا مربوط به روحى است که حلقه اتّصال این بدنهاست؟ بنابراین شکّى وجود ندارد که انسان علاوه بر جسم روحى دارد.

 

2ـ آیات قرآن

بعضى خیال مى کنند قرآن مجید کمتر در مورد روح سخن گفته، در حالى که آیات زیادى از قرآن در مورد روح بحث کرده، که به چهارگروه آن اشاره مى کنیم:

 

الف) آیات مربوط به شهدا:

آیاتى از قرآن مجید در مورد زندگى شهدا در عالم برزخ سخن مى گوید. از جمله، آیه شریفه 169 سوره آل عمران، که مى فرماید:

«(وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِى سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ); (اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند».

آیا شهدا حیات جسمانى دارند؟ پاسخ این سؤال روشن است، آن عزیزانى که بدنهایشان قطعه قطعه شده، و گاه از آنها جز چند قطعه استخوان چیزى به جاى نمانده، داراى حیات جسمانى نیستند، بنابراین منظور از حیات شهدا حیات روح آنهاست. و روزى که در نزد پروردگار مى خورند هم مربوط به روح شهداست. بنابراین، طبق آیه شریفه فوق روح وجود دارد.

 

ب) آیات عذاب فرعون و فرعونیان:

آیه شریفه 46 سوره مؤمن (غافر) در مورد عذاب فرعون و پیروانش مى گوید:

«(النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوّاً وَعَشِیّاً وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ); (عذاب آنها) آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى شوند; و روزى که قیامت برپا شود (مى فرماید:) «فرعونیان را در سخت ترین عذابها وارد کنید».

عذاب مذکور در آیه فوق مربوط به عالم برزخ است، چون در انتهاى آیه سخن از عذاب آنها در قیامت نیز مى گوید. ولى آیا جسمشان عذاب مى شود یا روح آنها؟ بى شک روح آنان عذاب مى شود; زیرا جسم آنها در مدّت کوتاهى پس از مرگ نابود مى شود. بنابراین روح وجود دارد; روح شهدا در عالم برزخ متنعّم، و روح کفّار و ظالمان در عذاب است.

 

ج) آیات قبض روح:

آیات متعدّدى در مورد قبض روح انسانها سخن مى گوید، از جمله آیه شریفه 11 سوره سجده است; توجّه فرمایید:

«(قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِى وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ); بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را مى گیرد; سپس شما را به سوى پروردگارتان باز گردانده مى شوید».

فرشتگان مرگ چه چیز را قبض مى کنند؟ آنچه را فرشتگان مى گیرند جسم مردگان نیست، بلکه روح آنهاست، که توسّط آنها قبض مى شود.

 

د) آیات مربوط به خواب:

به آیه 42 سوره زمر که یکى از آیات مربوط به خواب است توجّه فرمایید:

«(اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِى لَمْ تَمُتْ فِى مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِى قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الاُْخْرَى إِلَى أَجَل مُّسَمّىً إِنَّ فِى ذَلِکَ لاَیَات لِّقَوْم یَتَفَکَّرُونَ); خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى کند، و روح کسانى را که نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد; سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده، نگه مى دارد و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) باز مى گرداند تا سرآمدى معیّن; در این امر نشانه هاى روشنى است براى کسانى که مى اندیشند».

به هنگام مرگ روح به طور کامل، و به هنگام خواب به طور ناقص از بدن جدا مى شود. بنابراین، خواب دلیل دیگرى بر وجود روح است. نتیجه این که آیات فراوانى از قرآن مجید دلالت بر وجود روح دارد.

 

3ـ ارتباط با ارواح در سخنان امام على(علیه السلام)

مطابق روایتى که در نهج البلاغه آمده، هنگامى که حضرت على(علیه السلام) از جنگ صفّین باز گشت پشت دروازه کوفه،(1) در کنار قبرستان شهر، توقّف کرد. حضرت مى خواهد به اصحاب و یارانش که از جنگ پرفراز و نشیب صفّین بازگشته اند درس بدهد، لذا خطاب به خفته گان در خاک و کوچ کردگان به آن دنیا فرمود:

«یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَةِ، وَ الْمَحَالِ الْمُقْفِرَةِ، وَالْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ; یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ،یَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ، وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لاَحِقٌ; اى ساکنان خانه هاى وحشتناک; و مکان هاى خالى و قبرهاى تاریک! اى خاک نشینان! اى غریبان! اى تنهایان! اى وحشت زدگان! شما در این راه بر ما پیش قدم شدید، و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد».

حضرت پس از بیان وضعیّت مردگان در خانه قبر، و حتمیّت و قطعیّت مرگ، خطاب به اموات کرده، و حوادث پس از مرگ آنها را در سه جمله بیان مى کند:

«أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ، وَ أَمَّا الاَْزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ، وَ أَمَّا الاَْمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ. هذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا; امّا خانه هایتان را دیگران ساکن شدند، و (امّا) همسرانتان (آنها که جوان بودند) با افراد دیگر ازدواج کردند (و شما را فراموش نمودند) و (امّا) اموالتان (که براى تحصیل آن زحمات فراوانى متحمّل شدید و بعضاً رعایت حلال و حرام را ننمودید) تقسیم شد. این خبرى است که در نزد ماست».

حضرت پس از بیان خبرهاى دنیا براى اموات، خطاب به آنان فرمود:

«فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ؟ ثم التفت إِلى أَصحابه فقال: أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِی الْکَلاَمِ لاََخْبَرُوکُمْ أَنَّ «خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى; نزد شما چه خبرى است؟ سپس رو به اصحابش کرده، فرمود: هرگاه به آنها اجازه سخن داده شود به شما خبر مى دهند که: بهترین زاد و توشه در سفر آخرت، پرهیزکارى است».(2)

این که حضرت مى فرماید: «اگر به آنها اجازه سخن داده شود...» دلیل بر آن است که ارواح وجود دارند و مى توانند با ما ارتباط برقرار کرده، و سخن بگویند. ولى این کار نیاز به اذن الهى دارد.

عزیزان خواننده! از هم اکنون به فکر زاد و توشه عالم آخرت باشیم، و کوتاهى هاى گذشته را جبران کنیم، که در بحبوحه قیامت هیچ کس به فکر کسى نیست، بلکه انسان محبوبترین افراد خود را رها کرده و تنها به فکر نجات خویشتن خواهد بود. خدایا به همه ما توفیق تهیّه زاد و توشه آن لحظات وحشتناک را عنایت فرما.
1. در زمانهاى گذشته اطراف شهرها دیوار بزرگى کشیده مى شد، و براى ورود و خروج افراد دروازه هایى در نظر گرفته مى شد، تا مردم شهر از شرّ دزدان و سارقان و حمله دشمنان در امان باشند. و معمولاً قبرستان در خارج شهر قرار داشت.
2. نهج البلاغه، کلمات قصار، 130.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma