امیر مؤمنان على(علیه السلام) در همان فرمان درباره رده هاى بالاى فرماندهان سپاه و لشکر که در حقیقت همطراز مدیران کل و وزراء هستند، شرایط بیشتر و سنگین ترى بیان مى فرماید; آنجا که مى گوید: «وَلْیَکُنْ آثَرُ رُؤُوسِ جُنْدِکَ عِنْدَکَ مَنْ واساهُمْ فى مَعُونَتِهِ، وَأَفْضَلَ عَلَیْهِمْ مِنْ جِدَتِهِ، بِما یَسَعُهُمْ وَیَسَعُ مِنْ وَرائَهُمْ مِنْ خُلُوفِ أَهْلیهِمْ، حَتَّى یَکُونَ هَمُّهُمْ هَمّاً واحِداً فى جِهادِ الْعَدُوِّ فَإِنَّ عَطْفَکَ عَلَیْهِمْ یَعْطِفُ قُلُوبَهُمْ عَلَیْکَ; در رده هاى بالاى فرماندهى لشکر تو باید کسانى باشند که در کمک به لشکریان بیش از همه مواسات کنند; و از امکانات موجود بیشتر به نفرات خود برسند، تا آنجا که هم نفرات لشکر و هم کسانى که تحت تکفّل آنها هستند اداره شوند; به گونه اى که همگى تنها به یک چیز بیندیشند: به جهاد و پیکار با دشمن! بدان! هر قدر بیشتر به آنها محبّت و مهربانى کنى، قلوب آنان بیشتر به تو متوجّه خواهدشد و همبستگى عمیقتر مى گردد (و یکى از مهمترین عوامل پیروزى در مبارزه با دشمنان همبستگى میان نفرات لشکر است از یک سو و پیوند قلبى آنها با فرمانده از سوى دیگر!)»(1) * * *
1ـ نهج البلاغه، نامه شماره 53.