او سعى داشت در آنِ واحد، خود را در دو یا چند جبهه درگیر نکند; چرا که اگر دشمنان، دست به دست هم مى دادند. غلبه بر آنها آسان نبود، هر چند خداوند پیروزى اسلام را در آیات قرآن صریحاً تضمین کرده بود: «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کَلِّهِ...; تا آن را بر همه ادیان پیروز کند...»(1) ولى این امر دقیقاً با تدبیر صحیح و مدیریّت الهى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) ارتباط نزدیک داشت. لذا هنگامى که در اواخر سال هشتم هجرت در «حدیبیّه» با مشرکان، پیمان عدم تعرّض 10 ساله امضاء فرمود، با فکر راحت به سراغ «خیبر» که یکى از کانونهاى خطرناک توطئه بر ضدّ اسلام بود رفت و آن را به راحتى به تصرّف خود در آورد. با این حال، اگر دشمنان پیشدستى نموده، و با اتّحادى شوم، همه بر ضدّ اسلام قد علم مى کردند (همان گونه که در جنگ احزاب کردند) ترس و وحشتى به خود راه نمى داد، و با اعتماد به نفس و اطمینان به حمایت الهى، به مبارزه برمى خاست و سرانجام هم پیروز مى شد. * * *
1ـ سوره فتح، آیه 28.