معروف است «طارق بن زیاد» فرمانده لشکر اسلام که براى فتح اسپانیا رفته بود، هنگامى که خود را با انبوه دشمنان نیرومند رو به رو دید، دست به ابتکار عجیب و شجاعانه اى زد که اگر آن نبود، شاید لشکر اسلام در «اندلس» گرفتار شکست عظیمى مى شد.
دستور داد کشتى ها را که لشکر به وسیله آن در ساحل اسپانیا پیاده شده بود، آتش بزنند! و آذوقه یک روز را براى لشگر نگه داشت و گفت بقیّه را آتش بزنند! آنگاه، بر یک بلندى ایستاد و ضمن خطبه اى کوتاه و تکان دهنده گفت:
«یا اَیُّهَا النّاسُ! أَیْنَ الْمَفَرُّ؟ وَ اَلبَحْرُ مِنْ وَرائِکُمْ وَ الْعَدُوُّ أَمامُکُمْ، فَلَیْسَ لَکُمْ وَ اللّهِ إلاَّ الصَّدْقُ و الصَّبْرُ، وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ فى هِذِهِ الْجَزیرَةِ اَضْیَعُ مِنَ اَلاَْیْتامِ فى مَأْدَبَةِ اللِّئامِ! وَ قَدِ اسْتَقْبَلَکُمْ عَدُوُّکُمْ بَجَیْشِهِ وَ أَسْلِحَتِهِ، وَ أَقْواتُهُ مَوْفُورَةٌ، وَ أَنْتُمْ لاوِزْرَ لَکُمْ غَیْرَ سُیُوفِکُمْ، وَ لا أَقْواتَ لَکُمْ غَیْرَما تَسْتَخْلِصُونَهُ مِنْ أَیْدى أَعْدائِکُمْ; اى مردم! راهى براى فرار نیست! دریا پشت سر و دشمن پیش روى شماست! به خدا سوگند جز صداقت و شکیبائى راهى ندارید! بدانید شما در این جزیره بى پناه تر از یتیمان در کنار سفره لئیمان هستید! دشمن شما با تمام قوا و سلاح به استقبال شما آمده و آذوقه فراوان دارد، امّا شما یاورى جز شمشیرها، و آذوقه اى جز آنچه از دست دشمن بیرون مى آورید ندارید! (اکنون بیندیشید و تصمیم بگیرید)»(1)
این ابتکار چنان مؤثّر افتاد که در همان روز با یک حمله سنگین و برق آسا دشمن را درهم شکستند، و راه خود را به پیش گشودند، و پایه هاى حکومت اسلامى را در
«اندلس» محکم ساختند.(2)
* * *