آنگاه که حکومت اسلامى در مدینه و اطراف آن استقرار یافت و تقریباً فکر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) از جزیرة العرب آسوده شد (هر چند هنوز مکّه فتح نشده بود، ولى فتح آن قطعى به نظر مى رسید); رسالت جهانى خود را در خارج مرزهاى عربستان نشان داد، و اسلام را به همه مردم جهان، عرضه کرد; و این توهّم را که اسلام رنگ قومى و نژادى دارد و یا به منطقه جغرافیائى خاصّى متعلّق است، از میان مى برد. در این رابطه، نامه هائى به سران کشورها و فرمانروایان جهان نوشت و این نامه ها را توسّط نمایندگان مخصوص و سفراى خود که همگى خالى از هر گونه تشریفات و در نهایت سادگى بودند، نزد سران جهان فرستاد. نویسندگان اسلامى، صورت نامه هاى سیاسى آن حضرت را در کتابهاى خود نقل کرده اند و بعضى آن را بالغ بر 186 نامه ذکر نموده اند که به ترتیب موضوعات دسته بندى شده است(1). * * *
1ـ به کتاب «الوثائق السّیاسیّة» تألیف پرفسور محمد حمید اللّه، استاد دانشگاه پاریس و «مدینة البلاغة» تألیف مرحوم حاج شیخ موسى زنجانى و «مکاتیب الرّسول» مراجعه شود.