حتّى آنها که اسلام را به عنوان یک آئین الهى نپذیرفته اند، در این امر شک ندارند که پیامبر اسلام، فرمانده بزرگى بود که پیروزى سربازانش را در کمترین مدّت و با کمترین ضایعات، تأمین کرد. و از نظر مدیریّت نیز آنچنان نیرومند بود که از یک جامعه نیمه وحشى، تمدّنى بزرگ به وجود آورد و از قبائل پراکنده عرب توانست تشکیل امّتى بدهد. شک نیست که تألیف امّتى واحد از قبائلى که در طول تاریخ به نزاع و تخاصم و حمله و هجوم بر یکدیگر عادت کرده بودند و خون همدیگر را مى ریختند; در اندک مدّتى، کارى بس بزرگ و معجزه اجتماعى بى نظیرى است که تأثیر آن بر کلّ تاریخ بشر بر کسى پوشیده نیست.
به همین دلیل، زندگى او را روى هر حساب که باشد، مى توان منبع بزرگ الهامبخشى براى «مسأله مورد بحث» در تمام ابعادش شمرد; و در بحثهاى آینده خواهیم دید که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) چگونه دقیقترین ریزه کاریهاى مربوط به مسأله مدیریّت و تاکتیکهاى فرماندهى را در زندگى خود، به کار مى بست که به مقتضاى:
« لَقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ; مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکوئى بود!»(1)
باید امروز الگو و اسوه براى ما در این مسأله مهم باشد.
1ـ سوره احزاب، آیه 21.