9ـ دلسوزى و عشق به کار

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مدیریّت و فرماندهى در اسلام
8ـ سعه صدر10ـ تجربه و آزمودگى

   هیچ کس نمى تواند مدیر و یا فرمانده خوبى باشد مگر اینکه به کار خود عشق بورزد.

   آنها که برنامه هاى خود را به عنوان یک «مسؤولیّت ادارى» یا «نجات از اعتراض مردم و توبیخ مافوق» انجام مى دهند، به دایه اى مى مانند که در برابر گرفتن مزد، مسؤولیّت «تغذیه» یا «تربیت» کودکى را بر عهده گرفته، ولى آنها که به کار خود عشق مىورزند همچون مادرند!

   و مى دانیم هزاران دایه همچون یک مادر نخواهد بود; چرا که این را دل سوزد و آن را دامان، و گاه حتّى دامانش هم نمى سوزد!

   و درست یکى از مهمترین تفاوتهاى مدیریّت غربى و مدیریّت اسلامى همین است.

   به تعبیرى دیگر، باید پیش از آن که انگیزه در افراد تحت مدیریّت ایجاد گردد، در خود مدیران و فرماندهان ایجاد انگیزه نمود; و مى دانیم قویترین و مؤثّرترین انگیزه ها «عشق» است، و عشق و شوقى که از ایمان مکتبى سرچشمه مى گیرد از همه برتر و عمیق تر و سازنده تر است.

   چرا ارتش «پانصد هزار» نفرى «شاهان ساسانى» با آنهمه ساز و برگ و تجهیزات جنگى، و سلاح مدرن آن روز، و تجربیّات فراوانى که در جنگهاى بزرگ آن زمان آموخته بودند، نتوانست در برابر ارتش «پنجاه هزار» نفرى اسلام با ضعف تاکتیکهاى جنگى، و سلاحهاى عقب افتاده، مقاومت کند و به زودى درهم شکست و لشگر اسلام پیروز شد؟!

   آیا دلیلى جز این داشت که فرماندهان و سربازان این ارتش کوچک انگیزه اى داشتند که با انگیزه فرماندهان آن ارتش بزرگ، زمین تا آسمان فرق داشت؟!

   اینها به کار خود عشق مىورزیدند، و براى آن به عنوان یک ارزش والا اهمّیّت قائل بودند، ولى نظام ارزشى حاکم بر افکار افسران شاهان ساسانى و سربازان آنها، بسیار پیش پا افتاده بود; گروهى را به اجبار به میدانهاى جنگ کشاندند، و گروهى را با تطمیع سیم و زر.

   راه دور نرویم، در دنیاى امروز نیز مسأله همین گونه است; ارتش نیم میلیون نفرى آمریکا، با مدرن ترین و پیشرفته ترین سلاحها، و فرماندهان تحصیل کرده و باتجربه، از یک ارتش کوچک و ظاهراً عقب افتاده ویتنامى شکست مى خورد، آن هم چه شکست رسوائى!

   چرا؟

   زیرا دسته دوّم به هدف خود عشق مىورزیدند در حالى که دسته اوّل حدّاکثر به عنوان یک مسؤولیّت ادارى و شغلى کار مى کردند.

   در اخبار جنگ ویتنام آمده بود که در انگیزه هاى جنگجویان این سرزمین رگه هائى از ایمان مذهبى نیز وجود داشت که این مسأله اى است در خور مطالعه و  دقّت!

 

   در اوصاف پنجگانه اى که قرآن در آیه 128 سوره توبه براى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم)ذکر مى کند، یکى از صفات ویژه این رهبر بزرگ، این مدیر و فرمانده بى نظیر را «عشق به هدایت مردم» مى شمرد و از آن تعبیر به «حَریصٌ عَلَیْکُمْ» مى کند که تعبیرى است بسیار رسا و گویا و یقیناً اگر آن عشق سوزان به امر هدایت خلق نبود، آنهمه ناملایمات را با آغوش باز استقبال و تحمّل نمى کرد.

   شاید تعبیر به «أب» (پدر) در مورد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و على(علیه السلام) در آنجا که مى فرماید: «اَنَا وَعَلِىٌّ اَبَوا هذِهِ ألأُمَّة; من و على دو پدر این امّت هستیم»(1) نیز اشاره به همین مطلب است که رابطه ما با این امّت رابطه عاطفى پدرانه است; پدرى که براى نجات و پیشرفت فرزندش دل مى سوزاند و به او عشق مىورزد.

 

* * *


1ـ بحار الانوار، ج 16، ص 95.

 

8ـ سعه صدر10ـ تجربه و آزمودگى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma