دومین پیشواى بزرگ اسلام حضرت امیر المؤمنین على (علیه السلام)، در نخستین خطبه نهج البلاغه، که از شاهکارهاى بزرگ توحید و خداشناسى است، مى فرماید:
«کمال ایمان و توحید خالص، دراین است که صفات (مخلوقان) را از ذات او نفى کنیم»، زیرا هر یک از این صفات گواهى مى دهد که با موصوف (صاحب صفات) مغایرت دارد و هر یک از موصوفها گواهى مى دهند که غیر از صفات هستند.
پس هر کس که خدا را به چنین صفاتى معرفى کند او را با وجود ازلى دیگرى همراه دانسته و هر کس چنین کند او را دوگانه دانسته و هر کس او را دوگانه بداند براى او اجزایى قائل شده و هر کس او را مرکب از اجزایى بداند مسلماً او را نشناخته است.73
امام باقر(علیه السلام)، به یکى از یاران خود مى فرماید:
«خداوند یگانه و بى نیاز است و یک حقیقت بیش نیست، از معانى مختلفى ترکیب نشده است.» صحابى امام عرض کرد: جمعى از مردم عراق تصور مى کنند او مى شنود به غیر از آنچه مى بیند و مى بیند به غیر آنچه مى شنود. امام(علیه السلام) فرمود:
دروغ مى گویند. از مرز ایمان تجاوز کرده اند و خدا را به مخلوقات او تشبیه کرده اند. خداوند از اینها برتر است. او بینا و شنواست. مى بیند به همه آنچه مى شنود و مى شنود به همه آنچه مى بیند (یعنى سراسر علم و بینایى و شنوایى است).74
کسى به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: شخصى دم از دوستى شما مى زند ولى معتقد است که خدا به وسیله «چشم» مى بیند و به وسیله «گوش» مى شنود و به وسیله «علم» مى داند و به وسیله قدرت مى تواند (یعنى صفات او درست مانند صفات ماست).
حضرت خشمناک شد و فرمود: کسى که چنین عقیده اى داشته باشد مشرک است و از دوستان ما نیست! خداوند ذاتى است سراسر علم و قدرت و بینایى و شنوایى.75