سومین اشتباهى که براى عده دیگرى از متفکران رخ داده است به این صورت است: درست است که خداوند هم به کلیات و هم به جزئیات جهان عالِم است، اما این علم به جزئیات چگونه است؟ علم او نسبت به جزئیات بعد از وجود آنهاست نه قبل از وجود آنها. اگر علم خداوند قبل از وجود جزئیات باشد در این صورت وجود آنها حتمى و ضرورى خواهد بود نه ممکن، چرا که ممکن بودن آنها، مخالف علم او واقع خواهد شد. اگر قبول کنیم تمام حوادث جهان ضرورى و حتمى هستند، باید قبول کنیم که یک سلسله از حوادث جهان که از افعال و کارهاى ما تشکیل شده اند از اختیار ما بیرون هستند. در این صورت تمام افعال ما باید مطابق با آنچه خداوند از ازل مى دانسته انجام شوند. پاسخ به این ایراد و راه روشن آن را قبلا به طور مشروح در طى یک بحث مستقل تحت عنوان «علم خدا سبب گناه نمى شود»، ذکر کرده ایم.