مسأله 1976ـ هرگاه انسان بخواهد ضامن شود که بدهى کسى را بدهد مى تواند صیغه لفظى به زبان فارسى یا عربى یا هر زبان دیگر بخواند و مثلاً بگوید: «من ضامنم طلب فلان کس را بدهم» و طلبکار هم بگوید: «قبول کردم» و نیز مى تواند قرارداد ضمانت را به و سیله امضا کردن ضمانت نامه، یا هر کار دیگر که این مطلب را به طلبکار بفهماند و او هم عملاً قبول کند، انجام دهد.
مسأله 1977ـ بعد از ضامن شدن بدهى بدهکار به ذمّه ضامن منتقل مى گردد و ذمّه بدهکار پاک مى شود و اگر ضمانت به خواهش بدهکار صورت گرفته باشد هر وقت ضامن بدهى را داد مى تواند آن را از بدهکار سابق بگیرد، نوع دیگرى از ضمان نیز وجود دارد که شخصى، ضامن دیگرى مى شود، به این منظور که اگر بدهکار در دادن بدهى کوتاهى کرد، یا نتوانست آن را بپردازد، طلبکار طلب خود را از ضامن بگیرد، این نوع ضمان نیز صحیح است و غالب ضمانتهایى که در بانکها یا در برابر وامها مى گیرند از این قبیل است (اوّلى را نقل ذمّه مى گویند و دومى را ضمّ ذمّه به ذمّه و هر دو صحیح است).